مهدی خورسند

بایدها و نبایدهای تشکل‌های دانشجویی؛ به بهانه ۱۶ آذر

بایدها و نبایدهای تشکل‌های دانشجویی؛ به بهانه ۱۶ آذر شاید زمانی که شریعت‌رضوی، قندچی و بزرگ‌نیا در دانشکده فنی دانشگاه تهران در اعتراض به سفر ریچارد نیکسون، معاون وقت رئیس‌جمهور آمریکا به تهران دست به اعتراض زدند، نمی‌دانستند که قرار است به سمبل یک جریان فراگیر در تاریخ کشور تبدیل شوند. شهید چمران در کتاب […]

بایدها و نبایدهای تشکل‌های دانشجویی؛ به بهانه ۱۶ آذر
unnamedشاید زمانی که شریعت‌رضوی، قندچی و بزرگ‌نیا در دانشکده فنی دانشگاه تهران در اعتراض به سفر ریچارد نیکسون، معاون وقت رئیس‌جمهور آمریکا به تهران دست به اعتراض زدند، نمی‌دانستند که قرار است به سمبل یک جریان فراگیر در تاریخ کشور تبدیل شوند. شهید چمران در کتاب خاطرات خود در مورد این روز می‌گوید، زمانی که نیروهای نظامی وارد دانشکده فنی دانشگاه تهران شدند فضا بسیار متشنج شد. نیروهای ارتش که آمده بودند هرطور شده جو را کنترل کنند، وقتی اعتراض فراتر از انتظار دانشجویان را دیدند شروع به تیر اندازی کردند که در جریان آن این سه نفر به درجه رفیع شهادت رسیدند. در کنار این سه شهید عده زیادی از دانشجویان مجروح شدند که دلیلش تیراندازی سربازان به منبع شوفاژ دانشکده فنی بود که باعث سوختگی خیل زیادی از دانشجویان از آب جوش شد.
از آن زمان تقریبا هرساله یاد این سه شهید در روز ۱۶ آذر به نماد روز دانشجو و روز جنبش‌های دانشجویی قلمداد می‌شود. فارغ از اینکه در این روز در دانشگاه‌ها به دانشجویان غذای ویژه‌تر می‌دهند و همه را «مهندس» خطاب می‌کنند، این روز یک روز کاملا سیاسی است.
جنبش‌های دانشجویی در ایران در اعصار و تحت شرایط سیاسی مختلف پوست انداخته‌اند و اکنون برخی از این تشکل‌ها بسیار پخته شده‌اند. جنبش‌های دانشجویی که اولین بار توسط دانشجویان دانشکده پزشکی دانشگاه تهران با نام انجمن اسلامی دانشجویان (البته سابق بر این هم تشکل‌های سیاسی دانشجویی جسته و گریخته‌ای در دانشگاه‌ها شکل گرفته بود ولی منسجم‌ترین این تشکل‌ها همین انجمن اسلامی بود) شکل گرفته بود کار خود را با خواندن نماز در دانشگاه تهران شروع کرد.
بعد از جریانات سال ۳۲، جریانات دانشجویی در کشور جان دوباره و تازه‌ای گرفت و به عرصه سیاسی کشور وارد شد. بعد از انقلاب اسلامی، جنبش‌های دانشجویی در اتفاقات مهم کشور نقش بی‌بدیلی داشتند تا جایی که تسخیر لانه جاسوسی توسط دانشجویان پیرو خط امام که به انقلاب دوم مشهور است اوج حرکت انقلابی این جریان است.
بعد از انقلاب، تشکل‌های دانشجویی فراز و نشیب بسیار داشته‌اند و در این فراز و نشیب‌ها گاهی در دام بعضی جریانات خاص گرفتار آمده‌اند و برای تأمین مقاصد سیاسی عده‌ای وارد عرصه شده‌اند که باعث شده از رسالت خود دور بمانند. روحیه مطالبه‌گر دانشجویی، این تشکل را بسیار ناب و خالص کرده است.
دولت‌های مختلف تقریبا برخورد مشابهی با این جریان داشته‌اند و تقریبا همه دولت‌ها(حداقل بعد از انقلاب) دغدغه‌های این تشکل و جریان را به درستی درک نکرده‌اند. طبع مطالبه‌گر و منتقد دانشجویی اگر درست مدیریت شود بسیاری از مشکلات جامعه، توسط همین روحیه و شادابی جوانی قابل حل است. درک صحیح از این گفتمان چون در آن ایده‌های نو نهفته است قاعدتا باعث پیشرفت‌های علمی، سیاسی و اجتماعی زیادی می‌شود.
رهبر معظم انقلاب همیشه پای ثابت ارتباط با این قشر از جامعه هستند و از بودن در بین جوانان و بالاخص دانشجویان لذت می‌برند. ایشان همیشه به مسئولین انتقاد می‌کنند که چرا در دانشگاه‌ها حضور پیدا نمی‌کنند و پای صحبت دانشجویان نمی‌نشینند؟! حضرت آقا هر ساله با دانشجویان دیدار می‌کنند و تقریبا هرساله به دانشجویان “لزوم شرح صدر سیاسی”در بین آنها را توصیه می‌فرمایند. این حضور و توجه به دانشجویان باید برای مسئولین دیگر ما هم الگو باشد.
توصیه مقام معظم رهبری به دانشجویان همیشه با امید به آینده و توصیه به افزایش بصیرت سیاسی و علمیهمراه بوده است. وظیفه اصلی دانشجویان، فضاسازی و حرکت روبه جلوی علمی در کشور است و نباید برنامه‌های دیگر این قشر از جامعه را از طلب علم باز بدارد. افزایش بصیرت سیاسی تأکید موکد رهبری است که در این قضیه نکاتی نهفته است. اگر دانشجوی ما بصیرت کسب کند(به نظر نگارنده بصیرت اکتسابی است) خروجی دانشگاهما یک انسان عالم متخلق به اخلاق سیاسی است و وقتی این فرد در مسند مدیریتی و اجرایی می‌نشیند قطعا فردی موفق خواهد بود و با فردی که در دوران دانشجویی فارغ از این احوالات بوده، متفاوت است.
دانشگاه ما باید سیاسی باشد. مقام معظم رهبری در نطقی تاریخی در سال ۷۲ فرموده‌اند که خدا لعنت کند کسی را که نمی‌خواهد دانشگاه‌های ما سیاسی شوند. ولی این سیاست‌ورزی مبانی‌ای دارد که باید به آنها توجه کرد. تشکل‌های دانشجویی در عین اینکه بسیار می‌توانند به نظام کمک کنند، خیلی از آفت‌های بالقوه نیز در دل خود دارند. سیاست‌زدگی، انحراف از آرمان‌ها، تخطی از قوانین و خطوط قرمز نظام و حرکت کردن در پازل دشمن از جمله این آفت‌ها است. جریانات دانشجویی همواره در معرض انحراف و تحت فشار جریانات سیاسی قرار دارند. اگر سازوکاری برای مقابله با این انحرافات و تهدیدات خارجی در تشکل دانشجویی وجود نداشته باشد عاقبتی بد در انتظار آن تشکل وجود دارد.
در تیر ماه سال ۷۸ و آذر ماه سال ۸۸ شاهد هنجارشکنی برخی جریانات تابلودار فتنه دانشجویی بودیم که درصدد بودند با استفاده از عواطف و احساسات دانشجویی، هیجان این قشر را به سمت خاصی هدایت کنند. نبود بصیرت سیاسی در بین دانشجویان نتیجه‌اش می‌شود به آتش کشیدن تمثال حضرت امام (ره) و ایجاد اغتشاش و برهم زدن نظم عمومی جامعه.
به نظر نگارنده، برخورد سلبی با این قشر اصلا پاسخگو نیست و باید گفتمانی با دانشجویان صحبت کرد. طبع دانشجو، به اصطلاح عامیانه «زور» را نمی‌پذیرد. هرگاه گفتمان ایجابی را به دانشجویان دیکته کرده‌اند، این گفتمان پس‌زده شده و مورد وثوق واقع نشده است. الحمدالله جریانات دانشجویی؛ چه جریانات مطالبه‌گر اصلاح‌طلب و چه جریانات متمایل به اصولگرایی( اصلاح طلب و اصولگرا به معنای عام و تعریف شده در جامعه) در مسیر انقلاب گام برداشته‌اند و ابزاری بوده‌اند برای اعتلای نام جمهوری اسلامی ایران.
در پایان با توصیه‌ای به هم‌قطاران عزیزم باید این نکته را یادآور شوم که دانشگاه باید در بستری آرام در نیل به اهداف علمی کشور گام بردارد و در ذیل این هدف، با بصیرت سیاسی بتواند در راستای اهداف نظام گام بردارد، البته منظور از این حرف بنده این نیست که مجیز و مدح بی چون و چرا گفته شود و مشکلات دیده نشود، بلکه با تقویت روحیه نقادی، در چارچوب قوانین کشور به نقد سازنده روی آورده شود و در کنار این انتقادات، راهکارهای سازنده نیز به مسئولین داده شود. همیشه نقد کردن و گلایه نمودن از اوضاع یک نوع «نق زدن بیهوده» است. نقدی سازنده است که همراه با ارائه راهکار باشد. اتفاقا این نوع نقد به روحیات جوانان دانشجو که هم به ابزار علم و هم بصیرت مسلح هستند بیشتر همخوانی دارد و تربیت این نوع دانشجو به عهده تشکل‌های دانشجویی است.

مهدی خورسند
پانزده آذر ۹۳

پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا: انتشار مطالب خبری و یادداشت های دریافتی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای منتشر می‌شود.

Share