خاطره مجری با سابقه گیلانی از دیدار ملی پوشان با آیت الله احسانبخش

عابدزاده تویی که مثل پیچا می پری و همه توپ ها را میگیری ؟!

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا حاج آقا احسانبخش خطاب به عابدزاده گفتند هی احمدرضا این عابدزاده که میگویند تو هستی؟ عابدزاده گفت بله حاج آقا، حاج آقا گفتند: آهان پس تویی که مثل پیچا یهو میپری و توپ را میگیری که همه خنده شان گرفت.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا حضور مجتبی پوربخش به عنوان مجری برنامه ورزش از نگاه دو سبب شد تا یادی کنیم از مسعود خادم مجری و گزارشگر قدیمی ورزش گیلان.

مجری و گزارشگری که پس از وی و تا چند وقت قبل، دیگر هیچ کس از گیلان نتوانست به برنامه های ورزشی شبکه های سراسری راه پیدا کند. خادم از خاطراتش در سال های اجرا و گزارشگری اش گفت و…

آقای خادم از خودتان بگوئید. از چه زمانی کار گزارشگری را آغاز کردید و چطور شد که به شبکه های سراسری رفتید.

مسعود خادم هستم متولد سال ۱۳۳۷ در محله ساغریسازان رشت. روز ۱۸ اردیبهشت سال ۱۳۶۲ با محبتی که مدیر وقت صدا و سیمای مرکز گیلان، آقای خاکسار داشتند وارد این مرکز شدم. یاد است در سال ۶۴ مسابقات بسکتبال جوانان کشور در رشت برگزار می شد، آقای محبتی تهیه کننده برنامه ورزش از نگاه دو برای ضبط مسابقات آمده بودند و ایشان عامل این شدند که من برای ویژه برنامه های دهه فجر در تهران را اجرا کنم. در آنجا بودم که آقای بادکوبه مدیر شبکه دو از کار بنده خوششان آمد و قرار شد که من مجری برنامه های سال ۱۳۶۵ شوم. آن زمان برنامه ها ضبطی بود و برنامه ها را پس از ضبط در نوروز آن سال پخش می کردند.

تجربه کار در شبکه دو چطور بود؟ البته آنطور که شنیده ایم در برنامه های شبکه های دیگر هم اجرا داشته اید.

khadem masoudبله. آن زمان دوست خوبمان آقای جهانگیر کوثری مفسر فوتبال این برنامه بودند و آقای جارالهی هم مجری برنامه بودند که بنده به جای ایشان اجرا کردم و بدین ترتیب من ۵ سالی را در تهران بودم. البته باید ذکر کنم که بعد از ۳-۴ ماهی که برنامه ها را اجرا کردم آقای کیومرث صالح نیا آمدند مدیر گروه ورزش شدند. مدت کوتاهی را هم برنامه “ورزش شهر ما” در شبکه یک را اجرا کردم که آقای وارث به بنده اصرار کردند به این شبکه بیایم، اما من چون دیدم در شبکه دو استقلال بیشتری دارم به این شبکه رفتم. در آغاز کار شبکه سه که آقایان صافی و صالح نیا در این شبکه حضور داشتند، برنامه های بازتاب و گزارش ورزشی را در این شبکه اجرا می کردم.

نکته ای را که باید من به آن اشاره کنم این است که، چه سال های پیش از انقلاب و چه پس از آن بچه های گیلان در این زمینه ها در استان ها تقریبا همیشه پیش قدم بوده اند. آن روز که آقای پوربخش با بنده تماس گرفتند و با آن مناعت طبعی که داشتند از بنده رخصت خواستند واقعا خیلی خوشحال شدم، چون ضمن احترام به تمامی هموطنان عزیز ما به نظرم بچه های گیلانی این توانمندی را دارند.

به نظر من اگر بچه های گیلانی اتحاد بیشتری را با هم داشته باشند موجبات پیشرفت بهتر این دوستان خواهد شد و در حال حاضر هم آقایان وهابی و جعفری هم به ترتیب در شبکه های سراسری ورزش سیما و رادیو گزارش انجام میدهند.

بیشتر توضیح می دهید…

مجتبی پوربخش که امروز برنامه ورزش از نگاه دو را اجرا می کند، پیش از این در برنامه هایی مثل لیگ یک، سکو و… توانمندی های خود را نشان داده و جامعه امروز هم با توجه به اینکه در عصر دیجیتال و اینترنت هستیم به دنبال مجری هایی است که به روز باشند.

در آن سال ها پشتیبانی که از من در گیلان می شد به آن اندازه ای نبود که از بچه های سایر استان ها انجام میگرفت این یک نقطه ضعف است که امیدوارم مسئولین ورزشی الان گیلان از جمله آقای رهنما اینطور نباشند و حمایت لازم را انجام دهند. یادمان باشد که الان مجتبی پوربخش فقط یک شخص نیست، بلکه نماینده ورزش استان گیلان است که الان به شبکه دو رفته و اجرا می کند. اگر اختلاف سلیقه ای هم هست باید در بین خودمان باقی بماند.

گفتید در آن زمان از شما حمایت لازم در گیلان انجام نمی گرفت. منظورتان چطور حمایتی است؟

یادم است بعد از ۳-۴ ماهی که در شبکه دو بودم، مدیر شبکه آقای بهزادیان از من دعوت کرد تا به حضورشان بروم. ایشان بعد از تعریف و تمجید از بنده و کارم که در آن زمان بسیار جوان بودم، گفت که کلی نامه و اظهارات منفی در خصوص من از گیلان برایشان آمده است که این مسئله بنده را بسیار ناراحت کرد. خیلی از استان ها به این شکل نیستند و اگر نفری از آنها مطرح می شود از او حمایت می کنند، چراکه وی را نماینده جامعه خودشان می دانند.

امروز مجتبی پوربخش در شبکه دو حضور دارد، اما فردا اگر حمایت باشد افراد بیشتری از گیلان می توانند در شبکه های سراسری حضورپیدا کنند و چه بهتر که ما گیلانی ها سهم بیشتری در سطح ورزش کشور در رده های مختلف داشته باشیم.

شاید خیلی ها ندانند، اولین کسی که در ورزشگاه های کشور گزارشگری انجام دادند یک گیلانی بودند، به اسم آقای گیلانپور که سال ها سردبیر کیهان ورزشی بودند. البته باید یادی کنیم از آقای بهمنش که در عرصه گزارشگری خدمات بسیار زیادی را به ورزش کشور کردند.

یکی از اعتقاداتی که هواداران داماش نسبت به برنامه های ورزشی سراسری داشته اند، اجحافی بود که در حق داماش در برابر تیم های که لابی بیشتری داشتند مثل پرسپولیس، استقلال، تراکتور و … انجام می گرفت. فکر می کنید حضور گیلانی ها در عرصه شبکه های سراسری چقدر در جلوگیری از این مسائل تاثیر گذار است؟

آن زمان که بنده در شبکه دو بودم نه آنکه بیایم برای ورزش گیلان کار خاصی را انجام بدهم اما همیشه سعی می کردم تا برجستگی های فوتبال گیلان را در آنجا مطرح کنم. یادم است روزنامه بشیر کاریکاتوری را از من و آقای صالح نیا مدیر گروه ورزش ما زده بودند که در شبکه دوم باد به پرچم شمال می خورد. شاید دیگران از قضیه ناراحت می شدند اما ما خوشحال بودیم که می توانیم مسائل مربوط به گیلان را راحت تر مطرح کنیم.

در پایان از خاطرات دوران گزارشگری تان برای مان بگوئید.

تیم ملی ایران که در جام ملت های ۱۹۸۸ آسیا سوم شده بود، پس از بازگشت به رشت آمدند و تمرین می کردند یک روز به همراه اعضای آن تیم که درآن افرادی مثل عابدزاده، افتخاری، قایقران و… حضور داشتند به خدمت مرحوم آیت الله احسانبخش نماینده ولی فقیه در استان گیلان رفتیم. بعد از اینکه صحبت های رسمی از سوی ایشان انجام شد، حاج آقا شروع به شوخی با بچه ها کردند و بچه ها هم خیلی از روحیه خاص حاج آقا خوششان آمده بود. ایشان یکدفعه آمدند خطاب به عابدزاده گفتند هی احمدرضا این عابدزاده که میگویند تو هستی؟ عابدزاده گفت بله حاج آقا، حاج آقا گفتند: آهان پس تویی که مثل پیچا یهو میپری و توپ را میگیری که همه خنده شان گرفت.

خاطره دیگری که در خاطرم است مربوط به بازی لوکوموتیو لایکسیف با منتخب گیلان در رشت بود که من گزارشگرش بودم. شاید نزدیک به ۳۰ هزار نفر برای تماشای این بازی به استادیوم آمده بودند. آن زمان ما از کنار زمین گزارش می کردیم و اینقدر که مردم زیاد بودند به یکباره دیدم دو سه نفر من را بغل کرده اند! این فشار جمعیت باعث شده بود که گاهی در گزارش اشتباه کنم و اسم بازیکنان را به اشتباه بگویم. یکبار میدیدم وسط گزارش، کنار دستی ام میگوید (مثلا) آقای خادم اشتباه گفتی این ادیب قدس نیست و رسول حقدوست است و… منم با دست اشاره میزدم خیلی خوب حالا بگذار گزارش کنم (با خنده). به نوعی کنار دستی های من همراهم گزارش می کردند و اشتباهات من را می گرفتند.

یک خاطره تلخ هم در گزارشم داشتم که همیشه به یادم مانده است و مربوط می شود به بازی ایران و ژاپن در سال ۶۵ که بازی دو بر دو مساوی خاتمه یافت. آن زمان آقای دهداری سرمربی تیم ملی ایران بودند. آقای دهداری از مربیان اخلاقمدار فوتبال ما بوده اند و واقعا امثال ایشان را در فوتبال کشورمان کم داریم. متاسفانه پیش از بازی با جوسازی هایی که علیه ایشان صورت گرفته بود و اطلاعات غلطی که به مردم داده بودند، ایشان را با گلوله های برفی مورد استقبال قرار دادند اما با وجود اینکه افراد زیادی به مرحوم دهداری میگفتند که به روی پیست نرو ایشان به لب خط می رفتند و میگفتند که من کارم مربیگری است و به این تماشاگر احترام میگذارم. این صحنه ها باعث شده بود من بغض گلویم را بگیرد و در بخش هایی از مسابقه نمی توانستم آن تمرکز لازم را روی گزارش داشته باشم.

من احساس می کنم ما نیاز به آدم هایی اخلاق گرا در ورزش مان داریم اما با چیزهایی که می بینم چندان به این قضیه امیدوار نیستم!

/ وارش اسپورت

Share