تکرار دور باطل در فوتبال
تکرار دور باطل در فوتبال فوتبال در کشور ما مدت هاست که حال و روز خوبی ندارد و هر روز بلوایی پیرامون این ورزش پر طرفدار بر پا می شود و هر چیزی که به آن ارتباط داشته باشد پربیننده، پر سروصدا و حتی پر درآمد نیز است که ساعت ۲ بعد از نیمه شب […]
تکرار دور باطل در فوتبال
فوتبال در کشور ما مدت هاست که حال و روز خوبی ندارد و هر روز بلوایی پیرامون این ورزش پر طرفدار بر پا می شود و هر چیزی که به آن ارتباط داشته باشد پربیننده، پر سروصدا و حتی پر درآمد نیز است که ساعت ۲ بعد از نیمه شب و با همراهی چشمان از تعجب گرد شده مجری برنامه ۹۰ ، هشت دقیقه آگهی بر روی آنتن می رود!
دعوای بازیکنان و لیدرهای تیمهای امید قرمز و آبی، موضوع کارت پایان خدمت برخی از بازیکنان، دستمزدهای کلان مربیان و فوتبالیست ها، عدم پرداخت حق پخش تلویزیونی و مهمتر از همه آنها، پرداخت رقمهای نجومی به سرمربیان خارجی که وارد فوتبال کشور ما می شوند، موضوعاتی هستند که بارها و بارها در مورد آن نوشته شده است و سخن رفته است.
اما در میان هیاهو و دستمزدهایی که سیر صعودی قابل توجهای داشتهاند، یک چیز یا هیچ رشدی نکرده است و یا اگر هم کرده باشد در قیاس با سایر کشورها بسیار ناچیز است و آن هم چیزی نیست جز کیفیت فوتبال و مهمتر از آن مدیریت در فوتبال.
چندین سال است که مدیران ما مهمترین کار دوران مدیریتشان صدور دستور بررسی و پیگیری عوامل ناکامی تیم های ملی است و این هم از تکراری ترین دستورات رؤسای فدراسیون و خصوصا فدراسیون آقای کفاشیان است.
ورزش فوتبال این ظرفیت را دارد که بینندگان میلیونی را تا سپیده سحر پای رسانه ملی بنشاند و این ظرفیت نباید این گونه با تصمیمات غیرکارشناسی و بر اساس اینکه فدراسیون، یک سازمان مردم نهاد است به حال خود وا گذاشت و این چنین باعت ناکامی جوانان فوتبالیست و علاقهمندان به این ورزش فراگیر شد.
بهتر است یک بار و برای همیشه به جای انتظار شکست و دستور پیگیری عوامل آن، فکری به حال تصمیمسازان فوتبالی کشور کرد و دلایل ناکامی مدیران ورزشی در اتخاذ تصمیم درست را در دستور کار قرار داد و فوتبال را از شر تصمیمات سیاسی و جناحی رها کرد.
در ورزش فوتبال سالهاست که شعار خرد جمعی و کار کارشناسی داده میشود اما خروجی آن چیزی جز شکست نیست و در مقابل، والیبال با مدیریت درست و علمی و استفاده از مربیان ممتاز در میان غولهای بزرگ جهان جای گرفته است و کم کم جای فوتبال را در میان نسل جوان میگیرد. کمتر جوان و نوجوانی است که امروز والیبالیست های ما را نشناسد و به دنبال صفحات اجتماعی راست قامتانی که نام کشورمان را بر بلندای ورزش جهان نشاندهاند، نگردد. اما ورزش به اصطلاح پرطرفدار فوتبال به درگیری، اسطوره کشی، خوار کردن سرمربیان وطنی و بها دادن به چشم آبیها مشغول بوده است که نتیجهای جز شکستهایی با توجیهات اروپایی برای ما نداشته است و ورود افراد متمول جهت خود نمایی و تغییر این افراد و نه دور باطل با هر دولت تکرار میشود.
سام سکوتی بداغ
پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا: انتشار مطالب خبری و یادداشت های دریافتی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای منتشر میشود.
دیدگاه