یک شبکه اجتماعي مسئله ساز شد

تیتر این خبر را شما انتخاب کنید

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا روزنامه خراسان به نقل از فردی که اظهاراتش در نیروی انتظامی خراسان رضوی ثبت شده است نوشت: مدتی قبل من به همراه چند تن از دوستانم سوار بر خودرو برای تفریح به سمت باغی در اطراف مشهد حرکت می کردیم که در بین راه تصادف کردیم و یکی از […]

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا روزنامه خراسان به نقل از فردی که اظهاراتش در نیروی انتظامی خراسان رضوی ثبت شده است نوشت:

مدتی قبل من به همراه چند تن از دوستانم سوار بر خودرو برای تفریح به سمت باغی در اطراف مشهد حرکت می کردیم که در بین راه تصادف کردیم و یکی از دوستانم در این حادثه جان سپرد. از آن روز به بعد در قبال نامزد دوستم احساس مسئولیت می کردم و از این که نامزد او داخل خودروی ما فوت کرده است عذاب می کشیدم به همین خاطر سعی می کردم او در زندگی مشکلی نداشته باشد تا این که روزی نقشه ای به ذهنم رسید و از طریق شبکه های اجتماعی تلفن همراه، زمینه آشنایی او، با پسر عمویم را که مردی پولدار بود فراهم آوردم تا پسر عمویم از نظر مادی او را تأمین کند، اما متأسفانه آشنایی آن ها به ارتباطات عاشقانه و علاقه شدید انجامید و مدتی بعد زندگی خودش با مشکلات زیادی روبه رو شد.

همسر پسر عمویم که متوجه این ارتباط شده بود خیلی تلاش کرد تا او را از این کار بازدارد و زندگی خود و فرزند ۸ ساله اش را حفظ کند اما فایده ای نداشت تا این که پسر عمویم بنا به درخواست همسرش و برای این که آن زن را فراموش کند راهی دبی شد اما چند روز بعد وقتی همسرش با او در دبی تماس گرفت همان زن (نامزد دوستم) پاسخ تلفن را داد و به او گفت که همسرت مرا دوست دارد و تو باید از زندگی ما بیرون بروی. در این گیر و دار همه فامیل مرا سرزنش می کردند که موجب این همه بدبختی برای یک خانواده شدم.

در این هنگام فکری به خاطرم رسید و چون می دانستم نامزد دوستم فقط به خاطر پول به پسر عمویم اظهار محبت می کند شماره مرد پولدار دیگری را توسط یکی از دوستانم به او دادم و بدین ترتیب ارتباط آن ها از طریق شبکه های اجتماعی تلفن همراه شروع شد. در اثنای این ارتباط نامزد دوستم با شگردی خاص قصد اخاذی ده میلیون تومانی از آن مرد پولدار را داشت که پس از اخاذی ۲ میلیون تومانی توسط پلیس فتا دستگیر شد. امروز پسر عمویم وقتی این ماجرا را دید و فهمید که آن زن قابل اعتماد نیست و فقط چشم به ثروت او دوخته بود به اشتباه خود پی برد و در حالی که پسر ۸ ساله اش را در آغوش می فشرد دست همسرش را گرفت و با عذرخواهی از او به زندگی گذشته اش بازگشت.

Share