داماش نمی خواهد سقوط کند

داماش تیمی است که پرچم دار اتحاد در رشت شد

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا داماش تیمی است که پرچم دار اتحاد در رشت شد و با آمدنش رنگها، رنگ باختند. فقط یک رنگ ماند و بس: رنگ بارانی شهر رشت.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا  می خواهم با شما از داماش صحبت کنم، تیمی که سه سال است با من بمیری و تو بمیری پول سفرهایش را فراهم می کند، تیمی که هر سال نسبت به سال قبل هفت هشت ده نفر از ستاره هایش را از دست می دهد، تیمی که یک روز خبر انحلالش را می دهند و روز دیگر خبر از واگذاری است و فردا روز صحبت از انتقالش است، اما همچنان پابرجا مانده، تیمی که مدیرش می رود و برای مسئولان شهرش زار می زند و در نهایت وعده بیست میلیونی می گیرد! تیمی که هر سال در منطقه خطر جدول دست و پا می زند و آخر فصل آب راحتی بر گلو می ریزد و هزار داستان دیگر، یعنی اینکه آنها بلدند که آنچه را که می خواهند بدستش بیاورند.

داماش

اما حالا داستان دارد فرق کرده و به جاهای خطرناکش نزدیک شده است. داماش تحلیل رفته است، خسته شده. ناتوان است و رنجور. اینکه در خانه حریف تا دقایق واپسین پیش است و نمی تواند پنج شش دقیقه این پیروزی را نگه دارد، نشان از نخواستن نیست، بلکه صحبت نتوانستن است. تیمی که از زور بی پولی در نیم فصل به جای تقویت خود، شش بازیکنش را از دست می دهد، تیمی که بازیکنانش مدتهاست فریاد بی پولی می زنند و کسی صدایشان را نمی شنود، تیمی که بازیکنش به زمنین و زمان بدهکار است و مدیرش به جای تمرکز روی تیم از بام تا شام در به در پیدا کردن پول و اسپانسر و هزار کوفت دیگر است، نمی تواند روی بازی اش، روی بردنش، روی ماندنش در لیگ تمرکز داشته باشد.

بله، امسال داستان با سالهای پیش فرق می کند. حالا در فاصله سه هفته تا پایان مسابقات داماش در خطرناک ترین برهه از تاریخ خود ایستاده است. خطر سقوط و انحلال با هم. داماش از رتبه ستودنی هفتمی در نیم فصل گام به گام و پله پله به پایین پرتاب شده و حالا در نزدیک ترین فاصله با تیمهای سقوط کننده به انتظار سه دیدار سخت و وحشتناکش در فروردین ماه نشسته است. سه دیداری که در نوروز استارت می خورند و در همان فروردین پایان می یابند.

نوروزی که همه ی گیلانی ها آرزو دارند نوروز پیروزی آنها باشد. آخر مردم دیار باران دلبسته فرزندشان هستند و نمی خواهند و نمی توانند تصور روزی را بکنند که لیگ برتر باشد و داماش شان در آن حضور نداشته باشد. داماش این روزها بزرگترین و تنها دلخوشی مردم سرزمینی است که در توزیع کارخانه های بزرگ، برج های چند ده طبقه، مراکز تجاری قول پیکر، مراکز تفریحی و هزار چیز دیگر به آنها فقط و فقط حسرت رسیده است و بس. مردم گیلان و شهر رشت که یکی از جوان ترین استانهای ایران هستند تنها دلخوشی شان این است که هر دو هفته یکبار در ورزشگاه پیر شهرباران جمع شوند و نام داماش را فریاد بزنند و با او غصه هایشان را قسمت کنند و آرام بگیرند. و حالا دارد روزی می رسد که شاید …

نه بگذارید ته این قصه را تمام نکنم، آخر هنوز امید باقی مانده است.

گل/

Share