وزرای نفت،علوم و مشاور جوان پرحاشیه احمدی‌نژاد علیه زنگنه،فرجی‌دانا و ظریف

نورچشمی‌های دیروز احمدی‌نژاد ، منتقدان امروز وزرای روحانی

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا حضور برخی وزرا و معاونان احمدی نژاد در مجلس نهم، فرصتی برای آن شده است تا آنها شمشیر انتقاداتشان به دولتی‌های جدید را در پوشش دفاع از حقوق مردم تیز کنند.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا   فرزند دیروز مجلس و رییس جمهور فعلی و وزرایش این روزها در سیبل انتقادات مجلسی‌ها قرار گرفته اند، حجم تذکرات، اخطارها، سوالات و به راه انداختن طرح استیضاح وزرای دولت تا بدانجا پیش رفته است که برخی از درون مجلس نیز منتقد این رویه هم طیفان خود شده‌اند، امری که یک پای ثابت آن را باید جریان حامی دولتمردان سابق دانست که حال دیگر علمدار انتقاد از دولتی‌های جدید شده‌اند.

ImageThumb2در این میان اما آنچه جالب توجه می‌نماید حضور برخی وزرا و معاونان احمدی‌نژاد در بین منتقدین سرسخت دولت است، دولتی‌هایی که امروز  نام وکلای ملت را همراه خود می‌بینند و به بهانه حمایت از حقوق مردم شدیدترین انتقادات را از دولت ۴ ماهه روحانی می‌کنند.

روزی وزیر نفت احمدی نژاد برای وزیر نفت روحانی خط و نشان می‌کشد و روزی وزیر علوم دولت نهم با عباراتی نامناسب وزیر علوم روحانی را می نوازد و تهدید می‌کند، روزی دیگر هم رییس مشاوران جوان احمدی‌نژاد انگشت انتقاد خود را به سوی رییس دولت و وزیر خارجه‌اش نشانه می‌گیرد. مهرداد بذرپاش، مسعود میرکاظمی و محمدمهدی زاهدی در کنار افرادی چون حمید رسایی، مهدی کوچک زاده، روح الله حسینیان، علیرضا زاکانی و …که روزی شیفته‌وار از احمدی‌نژاد حمایت می‌کردند، با روی کار آمدن رییس دولتی که گزینه آنها برای ریاست جمهوری نبود حال دیگر به هر بهانه ای تذکرات خود را روانه پاستور و پاستورنشینان می کنند.

این درحالیست که مروری بر سوابق تنها سه نفر از حامیان دولت سابق در مجلس نهم – مهرداد بذرپاش، میرکاظمی و زاهدی- حکایت از آن دارد که از یک سو دوران مدیریت این افراد با انتقادات زیادی همراه بوده است و از سوی دیگر نوع ورود آنها به دولت خود شائبه های زیادی را برانگیخته است.

«مشاوران جوان»؛ طرحی که سکوی پرتاب بذرپاش شد

محمود احمدی‌نژاد علاقه زیادی به «دولت سایه» داشت، دولتی که تعداد اعضای آن مانند تعداد وزرای کابینه نهم در ابتدا ۲۱ نفر بود و تنها یک تفاوت کوچک با پاستور نشینان داشت. اعضای دولت سایه جوان‌تر از وزرای کابینه و اکثرا دانشجویانی بودند که در ستادهای انتخاباتی ۸۴ با مدیریت و سازماندهی «مهرداد بذرپاش» به نفع محمود احمدی نژاد فعال بودند.

اینگونه بود که  دولت نهم با تشکیل نهادی به نام «مشاوران جوان» در هر یک از سازمانها و وزارتخانه‌ها، اتاقی به نام اتاق مشاور جوان اختصاص داد و در ساختمان کوثر ریاست جمهوری هم بذرپاش به همراه معاونانش مستقر شد تا بتواند بر اجرای وظایف مشاوران جوان وزارتخانه‌ها نظارت داشته باشد. طرحی که به مذاق برخی دولتمردان خوش نیامد و از دخالت‌های این مشاوران در امور وزارتخانه‌ها گلایه مند بوند.

طرح مشاوران جوان اما به مثابه بسیاری از طرح‌های دولت احمدی نژاد در مرور زمان به فراموشی سپرده شد و بازخورد مثبتی از آن مشاهده نشد. چنانچه بسیاری از این مشاوران در ادامه مسیر خود را جدا کردند و با روابطی که از قِبل سمت مشاورت جوانی پیدا کرده بودند به سرعت وارد فعالیت‌های اقتصادی شدند و اینگونه این سمت را سکوی پرتاب خود کردند.

در این میان اما رییس مشاوران جوان که از قضا به شدت مورد اعتماد و علاقه رییس دولت نهم بود، سریعتر از دیگر هم طیفان خود پله های ترقی را بالا رفت.  آنگونه که وی در سال ۸۶ و در میانه فعالیت دولت نهم و تنها در سن ۲۸ سالگی  با نظر محمود احمدی نژاد به مدیرعامل شرکت سایپا منصوب شد. او چندی بعد بدون آنکه سابقه کاری در این حوزه داشته باشد به عنوان مدیرعامل گروه خودروسازی سایپا رسید. او در دولت دهم به سازمان ملی جوانان رفت که این حضور بیش از یکسال و نیم دوام نداشت و به دلیل انتقاد از جریان نزدیک به رییس جمهور سابق از کار برکنار شد. با برکناری بذرپاش، حکم مشاورت اجتماعی رئیس‌جمهور برای وی صادر شد که از پذیرفتن این حکم امتناع کرد.

جوان مورد علاقه احمدی نژاد که حتی زمانی دیگر زمزم های وزیر شدن او نیز به گوش می رسید، حال این روزها که نام نمایندگی تهران را همراه خود دارد به منتقد جدی روحانی تبدیل شده است، او که به همراه هم طیفانش از کاندیداتوری سعید جلیلی در انتخابات حمایت می کردند گویی تاب رییس جمهور دیپلمات جدید را ندارند و بیش از همه انتقاداتش را روانه رییس دولت و وزیر امورخارجه اش می کند.

او چندی پیش از سخنان روحانی در باره خزانه خالی انتقاد کرد و گفت« سؤال من این است که چگونه با خزانه خالی در طی چند روز و یکی دو هفته تمام انبارهای کالاهای اساسی پر شد.» بذرپاش از منتقدان جدی توافقنامه هسته ای ژنو است، تا آنجا که در آخرین نطق خود کنایه هایی را روانه ظریف کرد و گفت«قرار است در ۶ ماه آینده و در مراحل بعدی چه امتیازی بدهیم که اصلی‌ترین بخش تحریم ما که نفتی و پولی و جابجایی پول در شبکه بانکی است برداشته شود. آیا طرف‌های غربی گزینه‌های دیگری روی میز خواهند گذاشت؟ اینکه طرف غربی مرتب می‌گوید امنیت رژیم صهیونیستی برای ما مهم است آیا نمی‌خواهند با این موضوع با شما مذاکره کنند و اینکه مرتب بی‌آبروترین آدمها در عرصه حقوق بشر دم از نقض حقوق بشر در ایران می‌زنند؟ آیا نمی‌خواهند در این باره با شما مذاکره کنند؟ حواستان باشد این است رسم دیپلماتیک نه صرفا لبخند و حضور در فیس بوک.» وی همچنین با انتقاد از سخنان وزیرخارجه در دانشگاه تهران اظهار کرد« یک توصیه به وزیر فعال و دیپلمات دارم و اینکه دیپلمات‌ها در کار سرهنگ‌ها دخالت نکنند و اگر شکی در توانمندی ملت ایران دارند در حاشیه نشست بعدی با ۱+۵ از آقای جان کری که برخی از اطلاعات را در اختیار دارند سؤال کند.»

«کرسنت» بهانه وزیر نفت احمدی نژاد برای هجمه علیه شیخ الوزرای روحانی!
نام «بیژن نامدار زنگنه» و «کرسنت» گرچه بیش از یک دهه قبل با هم گره خورد اما از همان روز رای اعتماد چماق کرسنت بر سر زنگنه بلند شد. روزی که شیخ الوزرای روحانی در معرض انتقادات و مخالفت‌های تند طیف زاکانی، نادران، توکلی و … در مجلس قرار گرفت که محور اصلی آن نیز ماجراهای قرارداد کرسنت بود. تا اینگونه امید به کسب رای اعتماد از مجلس برای او کمرنگ شود. روحانی اما یک تنه به میدان آمد و از وزیر کارکشته خود دفاع کرد تا زنگنه بعد از سال‌ها به پاستور بازگردد.

اما شاید کمتر کسی تصور می‌کرد، مسعود میرکاظمی وزیر نفت احمدی نژاد که همان روز رای اعتماد عنوان کرده بود برای رعایت اخلاق نطق مخالفت خود را ایراد نمی‌کند، در کمتر از چندماه منتقد اصلی وزارت نفتی ها شود. و کرسنت باز هم بهانه ای برای این انتقادات بود تا نام کرسنت بعد از چندسال خاموشی، باز هم بر سر زبان ها بیفتد.

«کرسنت» قرارداد مشهور گازی که در سال ۸۱ با طرف اماراتی منعقد شد اما در اواخر سال ۸۴ توسط محمد رضا رحیمی به جنجالی طولانی مدت مبدل گردید. چه آنکه بسیاری ماهیت، درصد و انتفاع این قرارداد را به نفع جمهوری اسلامی نمی‌دانستند.

بر اساس مفاد این قرارداد، با ساخت خط لوله‏ای از میدان سلمان به امارات، مقرر شد گازهای همراه میدان نفتی سلمان از مخزن مشترک با ابوظبی به میزان ۵۰۰ میلیون فوت مکعب در روز به این کشور صادر شود.

اما با گذشت چند سال ناگهان درباره مفاد این قرارداد تشکیک شد و «کرسنت» به عنوان یکی از مظاهر فساد در برخی نهادها مطرح گردید. جنجال «کرسنت» در نهایت بیژن زنگنه وزیر سابق نفت را در همان سال ۸۴ به واکنش واداشت.  زنگنه درباره دلایل امضای این قرارداد اظهار کرد: «در مساله کرسنت جریان‌های دلالی مهمی‌ را در آن دخیل می‌دانم و خیلی هم مایل نیستم که مساله را باز کنم ولی یک جریان قوی در منطقه ما وجود دارد که تصمیم دارد تا از صدور گاز طبیعی ایران به امارات متحده عربی جلوگیری کند. فکر می‌کنم مسوولان دولت فعلی و شخص رئیس‌جمهوری هم متوجه این نکته شده‌اند. به نظر من به هر قیمتی که شده است باید این سد نرفتن گاز به امارات را بشکنیم.»

۸ سال بعد از آن بحث‌های جنجالی، بازگشت زنگنه به دولت فضا را برای باز کردن دوباره پرونده کرسنت فراهم ساخت. با این وجود زنگنه در روز رای اعتمادش نیز باردیگر از این قرارداد دفاع کرد و  با اشاره به سخنان مخالفان درباره قرارداد کرسنت و اینکه بنده اقرار به فساد کرده‌ است گفت« من گفتم در حاشیه کرسنت افرادی خلاف کردند که باید محاکمه شوند. نه اینکه هیات مدیره شرکت نفت را محاکمه کنند و یقه آنها را بگیرند. یقه گرفتن افرادی به خاطر حفر کردن خلاف‌کاری خودشان دور از انصاف است، به مقام معظم رهبری هم نامه نوشتم و شهادت دادم که اینها بی‌گناهند.»

زنگنه این را هم گفت که« درباره قرارداد کرسنت به خاطر منافع کشور بیش از این نمی‌تواند توضیح دهد و از سخنان مخالفان درباره قیمت و چند و چون قرارداد  را قبول ندارد و این حرف‌ها برای کار سیاسی خوب است.» با این وجود پرونده «کرسنت» همچنان از سوی افراد مختلف در مجلس دستاویز فشار به وزیر نفت شده و بیش از همه مسعود میرکاظمی رییس کمیسیون انرژی بحث بر سر این پرونده را داغ نگه داشته است. میرکاظمی مدعی است که وزارت نفت در دولت یازدهم اسناد مورد نیاز را به دادگاه لاهه نفرستاده و کار به همین دلیل متوقف مانده است. به عقیده برخی کارشناسان حوزه نفت، ریشه نگرانی‌های یکباره میرکاظمی درباره کرسنت و نقدهای ریز و درشت‌اش به زنگنه ناشی از پرونده‌ای است که دیر یا زود حکمش مشخص خواهد شد. پرونده «سوآپ» برای میرکاظمی مساله‌ساز شده و خبرها حاکی است که پرونده در دادستانی مورد بررسی است و فضا چندان برای میرکاظمی مساعد نیست.

عواقب دستور میرکاظمی برای توقف سوآپ نفت ایران در دوره وزارتش در کابینه احمدی‌نژاد، علاوه بر درخواست غرامت ۹۷ میلیون‌دلاری و حق الوکاله کلانی که بر دوش یکی از شرکت‌ها گذاشته، محدود نمی‌شود. قرارداد سوآپ با شرکت نفتی «دراگون» که وابسته به شرکت دولتی امارات است تمدید نشد و مذاکرات به ثمرنشسته یکی از شرکت‌های ایرانی با شرکت نفت آذربایجان، سوکار، در آستانه امضای قرارداد، رها شد. ایران با یک دستور نسنجیده از سوی میرکاظمی، وزیر وقت نفت، با ۱۶ شرکت خارجی، قطع رابطه کرد. رابطه‌ای که می‌توانست در شرایط تحریم به کمک ایران بیاید. البته مسایل دوران وزارت میرکاظمی به همین‌جا محدود نمی‌شود، ایده شگفت‏‌انگیز اجرایی‌کردن پروژه‌های نفتی در ۳۵ ماه و برکناری برخی از مدیران نفتی قدیمی از دیگر مسایلی است که در پرونده او به چشم می‏خورد.

در همین راستا  حمید حسینی، عضو هیات‌رییسه اتاق بازرگانی تهران می‌گوید: «خیلی متوجه منظور نمایندگان منتقد نمی‌شوم، همین ماجرای کرسنت را روز رای اعتماد هم مطرح کردند و نمایندگان به زنگنه رای دادند، حالا عده‌ای دایه مهربان‌تر از مادر شده‌اند. بر کسی پوشیده نیست که ظریف و زنگنه در شرایط کنونی سیاسی و اقتصادی کشور لوکوموتیو دولت هستند و اگر امور مرتبط با وزارتخانه متبوع‌شان خوب پیش رود، چرخ دیگر وزارتخانه‌ها نیز می‌چرخد. حالا با در نظر گرفتن این واقعیت متوجه نگرانی برخی نمایندگان نمی‌شوم. عده‌ای ظریف را تحت فشار قرار می‌دهند و عده‌ای هم مدام بر قرارداد کرسنت تاکید می‌کنند. متاسفانه برخی بیشتر به فکر کارشکنی در امور کابینه‌اند تا همراهی. برخی هم می‌خواهند زنگنه را وادار به کرنش کنند اما او مدیر برجسته‌ای است که اتفاقا سبک مدیریتی خاص خودش را دارد. شیوه مدیریتی او در برهه‌ای از تاریخ ایران جواب داده و حالا هم خیلی‌ها به توانمندی مدیریتی او امید بسته‌اند.»

حسین امیری‌خامکانی، سخنگوی کمیسیون انرژی هم منتقد پرداختن به ماجرای کرسنت و به زیر سوال بردن سیاست‌های زنگنه است و می‌گوید: « برخی دوستان که امروز از کرسنت انتقاد می‌کنند، در دولت احمدی‌نژاد مسوول بودند و باید پاسخ دهند که چرا به این پرونده آن موقع رسیدگی نشد. به هر شکل در دولت احمدی‌نژاد با تاکید بر مبارزه با مفاسد اقتصادی و دانه درشت‌ها هشت سالی فرصت بود تا تکلیف کرسنت مشخص شود. چرا هیچ جمع‌بندی در آن دوره صورت نگرفت. خب این نشان می‌دهد که اگر مساله‌ای بوده احتمالا مساله را جمع می‌کردند.»

برخی نیز فشارهای وارد شده به زنگنه از قبل از قرارداد را با این هدف می دانند که وی از برخی اقدامات در جهت سرعت بخشیدن به قراردادهای پارس جنوبی و جلوگیری از تعلل هایی که علی رغم پرداخت های میلیاردی انجام شده است عقب نشینی کند.


نماینده ای که سودای وزرات دوباره به سرش زده است!

ماجرای زاهدی و وزیر علوم دولت روحانی، فاز دیگری از رویارویی یاران دیروز احمدی نژاد با رییس دولت فعلی است. زاهدی که این روزها عنوان رییس کمسیون آموز شو تحقیقات مجلس نهم را همراه خود دارد، بعد از روی کار آمدن دولت دهم تلاش زیادی برای برعهده گرفتن پست وزارت علوم انجام داد، تلاش هایی که به نتیجه نرسید و در نهایت او را به منتقد سرسخت وزیر علوم دولت یازدهم تبدیل کرد.

ماجرای زاهدی و فرجی دانا اما به انتقادات صرف محدود نشد و  زاهدی در یکی از جلسات کمسیون آموزش و تحقیقات مجلس به شدت به فرجی دانا توهین کرد. آنجا که در جریان حضور برخی از مسئولان حقوقی و پارلمانی دانشگاهی در جلسه کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی، زاهدی رئیس این کمیسیون با عباراتی نامناسب با انتقاد از عملکرد فرجی دانا به دلیل انتصاب میلی منفرد و توفیقی به سمت معاونت آموزشی و مشاور وزیر علوم می گوید او را با اردنگی از وزارت علوم بیرون می کنم.

ماجرا تا آنجا پیش رفت که برخی نمایندگان و جامعه دانشگاهی در نامه به رییس مجلس خواستار عذرخواهی زاهدی شدند.این درحالی بود که بنا به گفته سعدالله نصیری قیداری معاون پارلمانی این وزارتخانه بعد از انعکاس این اظهارات به فرجی دانا، وی از کنار این اتفاق گذشته و عنوان کرده بود نباید وارد اینگونه اتفاقات شد.

زاهدی که در دوران وزارتش با مساله دانشجویان ستاره دار روبرو بود، این موضوع را نیز دستاویز دیگری برای انتقاد به وزیر علوم دولت یازدهم کرده است. این انتقادات به وزیر علوم در حالی مطرح می شود که  زاهدی در زمان حضور در راس وزارت علوم، با انتقادات زیادی روبرو بود.

محمد مهدی زاهدی نخستین وزیر علوم دولت محمود احمدی نژاد بود. بنا به گفته خود او، پیش از معرفی از سوی احمدی نژاد استاد یک دانشگاه در شهرستانی محروم بود. تنها سابقه اجراییش ریاست یک ساله بر آموزش و پرورش شهرستان شهر بابک در ۲۳۰ کیلومتری کرمان را داشت و دو دوره نیز عضو شورای شهر بود و همین موجب شد در جلسه رای اعتماد چندان موفق نباشد. عماد افروغ در جلسه رای اعتماد از سابقه وی انتقاد کرد اما در نهایت توانست با کسب ۱۴۴ رای موافق در مقابل ۱۰۱ رای مخالف بر صندلی وزارت ساختمان شهرک غرب تکیه بزند.

نخستین موج انتقاد علیه زاهدی با اعلام نتایج کنکور کارشناسی ارشد در سال ۸۵ به راه افتاده و داستان «دانشجویان ستاره دار» شروع شد. دانشجویان ستاره دار به آن دسته دانشجویانی اطلاق می شد که باوجود کسب رتبه های بالادر کنکور، سازمان سنجش نام آن ها را در فهرست قبولی ها اعلام نکرده و در کنار اسمشان در کارنامه، یک یا چند ستاره گذاشته بود. موضوعی که از سوی کمیسیون تحقیقات و آموزش مجلس وقت مورد بررسی قرار گرفت و اعلام شد دانشجویان ستاره دار عمدتاً از روسای انجمن های اسلامی و سران دفتر تحکیم بودند. عنوانی که بارها و بارها از سوی زاهدی رد شد؛ یک بار با این استدلال که «دانشجوی ستاره دار» وجود ندارد و ساخته و پرداخته رسانه های خاص است و هر کس آن ها را نشان بدهد جایزه می گیرد، روزی با تاکید بر این که «دانشجویان ستاره دار محکومیت اخلاقی دارند» و یک بار با این توضیح که ستاره ها « میراث» وزارت علوم دولت خاتمی است که جعفر توفیقی در راس آن قرار داشت. توضیحاتی که انتقاد محافل دانشگاهی را به دنبال داشت و از سوی وزیر علوم و معاونان دولت خاتمی نیز رد و سر انجام به پای ثابت مشاجره های انتخاباتی ریاست جمهوری در دو دوره گذشته تبدیل شد.

دومین رویکردی که انتقادات علیه زاهدی را شدت داد، عزل و نصب های گسترده و بازنشستگی استادان برجسته بود. او در بدو امر، ریاست دانشگاه تهران را از رضا فرجی دانا گرفت و به عمید زنجانی داد و چنان این کار را سرعت بخشید که تودیع فرجی دانا دو روز بعد از ابلاغ حکم عمید زنجانی، حیرت رئیس سابق دانشگاه را بر انگیخت. زاهدی همچنین بدون فوت وقت، صدر الدین شریعتی را جانشین نجفقلی حبیبی در دانشگاه علامه کرد و چندی بعد هم خبر آمد که وزارت علوم چند تن از استادان صاحبنام را بالاجبار بازنشسته کرده است. بخشی از عزل و نصب هایی که ناخرسندی از عملکرد زاهدی را در پی داشت.

تعطیل کردن تشکل های صنفی و سیاسی دانشگاه‌ها از جمله انجمن اسلامی، دخالت در دانشگاه آزاد، ماجرای دانشگاه زنجان، بازداشت دانشجویان دانشگاه امیر کبیر و حوادث دانشگاه شریف در کنار عزل و نصب ها، بازنشستگی استادان و دانشجویان ستاره دار از جمله اتفاقات پرحاشیه دوران وزارت وی بود که بارها او را تا مرز استیضاح پیش برد. او در دولت دوم احمدی نژاد سفیر ایران در مالزی شود. و حال این روزها که نام نمایندگی مردم کرمان را همراه خود دارد به منتقد سرسخت وزیر علوم دولت روحانی تبدیل شده است./نامه نیوز

Share