از موسوی اردبیلی و عبدالله نوری تا موسوی خوئینی‌ها و شاید ناطق نوری

سیاستمدارانی که «زمین سیاست» را بوسیدند و خداحافظی کردند

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا سپهر سیاست ایران تا کنون بازنشستگی بسیاری از شخصیت‌های سیاسی خود را تجربه کرده است.و باید دید در سپهر آینده ایران چه کسانی طعم خداحافظی را تجربه خواهند کرد و به جمع بازنشستگان سیاسی خواهند پیوست.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا کسانی که دنیای سیاست را تجربه کرده‌اند می‌گویند در این دنیا خداحافظی معنا ندارد و هیچ سیاستمداری در هیچ زمانی سیاست را ترک نمی‌کند و برای همیشه در این فضا حضور دارد حتی اگر این حضور برای مردم ملموس نباشد. این روزها فضای سیاسی ایران نیز، شاهد نجواهایی در مورد خداحافظی سیاسی است آن هم خداحافظی مردی که سال‌های در فضای سیاسی ایران حضور پررنگی داشته است و آن فرد کسی نیست جز ناطق نوری، رئیس دو دوره‌ی مجلس شورای اسلامی و نامزد شکست خورده انتخابات سال ۷۶.

ImageThumb2ناطق نوری پس از شکست در انتخابات، پیروزی خاتمی را به وی تبریک گفت و قسم خورد پس از این در هیچ انتخابات دیگری در جمهوری اسلامی شرکت نخواهد کرد. این سخن ناطق بیانگر این بود که وی به دنبال جریان سازی است و دیگر دوست ندارد مرد حاضر در صحنه باشد، بلکه می‌خواهد شطرنج باز پشت پرده اصول گرایان باشد. حضور در پشت صحنه سیاست ایران نیز چندان برای «شیخ نور» خوش یمن نبود و او بیش از روزهایی که در صحنه رقابت‌های سیاسی حضور داشت، مورد هجمه قرار گرفت و زمینه دلخوری‌های ناطق نوری را فراهم آورد، دلخوری که بسیاری از آن به عنوان قهر سیاسی ناطق یاد می‌کنند.

بعد از ماجراهای سال ۸۸ که زمینه ساز اصلی این دلخوری‌ها بود، ناطق به صورت رسمی روزه سکوت گرفت و سعی کرد خود را با فضای جدیدی که برایش ایجاد شده است، عادت کند. اما گویی برای فردی همچون ناطق خداحافظی از دنیای سیاست معنایی ندارد و گروه‌های سیاسی همچنان به او دلبسته‌اند و ناطق را مرد تاثیرگذار در صحنه سیاسی ایران می‌دانند.

سکوت؛ جوابی به همه درخواست‌ها

بانزدیکی به انتخابات ریاست جمهوری یازدهم ایران، برخی گروه‌های سیاسی که در راس آنان هاشمی رفسنجانی حضور داشت از ناطق نوری برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری دعوت کردند. اما شیخ نور، تمام این دعوت‌ها را بی پاسخ گذاشت و صحنه را برای رقبای خود خالی کرد و فقط در قامت حامی روحانی وارد صحنه انتخابات شد. بعد از انتخابات نیز برخی به دنبال کشیدن ناطق به گروه‌های خود بودند حتی کرباسچی، از فعالان اصلاح طلب در گفت‌وگویی اعلام کرده بود که رئیس پیشن مجلس شورای اسلامی می‌تواند سرلیست اصلاح طلبان در انتخابات مجلس دهم باشد.

سکوت، بازهم جواب ناطق به این درخواست‌ها بوده است و او تنها دراین چندماه به این نکته اشاره کرده است که او یک بازنشسته سیاسی است. او اشاره کرده است که می‌توانست برای انتخابات ریاست‌جمهوری اخیر کاندیدا شود و حتی رای هم بیاورد اما از آنجایی که عمر سیاسی‌اش به پایان رسیده چنین کاری را نکرده است. با این کار، ناطق بر سینه بخشی از اصلاح‌طلبانی که تمایل به کاندیداتوری وی داشتند دست رد زد و فعالیت‌های چند سال اخیرش هم نشان می‌دهد که مدت‌هاست عمر سیاسی‌اش را خود به پایان رسانده است.

ناطق نوری، اولین و آخرین سیاستمدار ایران نیست که از دنیای سیاست خداحافظی کرده است و درکنار او بسیاری از شخصیت‌های سیاسی بودند که یا خودشان یا بر اثر فشارهای سیاسی مجبور شدند با دنیای سیاست خداحافظی کنند.

از قوه قضائیه تا مرجعیت

آیت‌الله موسوی اردبیلی از جمله سیاستمداران ایرانی بود که بعد از سال‌ها حضور در سطح اول کشور به عنوان رئیس قوه قضائیه از دنیای سیاست خداحافظی کرد و راهی قم شد. این مرجع تقلید امروز ایران، بعد از شهادت آیت‌الله بهشتی، از سوی امام خمینی به ریاست قوه قضائیه منصوب شد و در یک مدت ۸ ساله عهده دار این پست بود و در کنار حضرت آیت‌الله خامنه‌ای و آیت‌الله هاشمی رفسنجانی به عنوان روسای قوا سعی می‌کردند تا مشکلات کشور را در طول جنگ ایران و عراق حل کنند. جلسات مشترک روسای قوا، یادگار دوران حضور او در قدرت بود.

آیت‌الله اردبیلی پس از رحلت امام خمینی تصمیم گرفت ار سمت خود کناره گیری کند و این موضوع را به رئیس جمهور وقت اعلام می‌کند که هاشمی رفسنجانی در خاطرات خود به این موضوع و ماجرای خداحافظی آیت‌الله موسوی اردبیلی اشاره می‌کند و می‌نویسد:« «آیت الله موسوی اردبیلی رئیس قوه قضائیه اعلام داشت که بعد از انتخابات و رفراندوم دیگر در سمت خود باقی نمی ماند و عازم رفتن به قم است » حضرت آیت‌الله خامنه‌ای نیز با موافقت با این درخواست محمد یزدی را به عنوان رئیس جدید قوه قضائیه ایران منصوب می‌کند.

آیت‌الله موسوی اردبیلی بعد از کناره گیری راهی قم می‌شود و به درس و بحث می‌پردازد و بعد از مدتی با انتشار رساله، خود را به عنوان مرجع تقلید معرفی می‌کند. این مرجع تقلید بعد از راهی شدن به قم دست به تاسیس دانشگاه مفید قم زد که به نظر می‎رسد هدف آن تربیت دانشجویان نزدیک به تفکر خود او باشد. موسوی اردبیلی از جمله مراجع تقلید اصلاح طلب ایران و نزدیک به این جریان است که در بعضی مواقع شاهد اعلام نظرها حمایتی او در مورد این گروه هستیم.موسوی اردبیلی بعد از اعلام بازنشستگی سیاسی دیگر وارد فعالیت‌های سیاسی نشد وهمین امر باعث شده است که نسل جدید ایران بیشتر او را به عنوان یک مرجع تقلید بشناسند تا یک سیاستمدار قدیمی ایران.

۸۸؛ پایان بازنشستگی سیاسی

میر حسین موسوی دیگر سیاستمدار ایرانی بود که بعد از سال ۶۸، از عرصه سیاست ایران خداحافظی کرد. میرحسین موسوی که در دولت شهید رجایی عهده دار وزارت خارجه بود بعد از انتخاب حضرت آیت‌الله خامنه‌‌ای به عنوان نخست وزیر فعالیت خود را آغاز کرد. او در دو دوره چهارساله عهده دار این پست بود اما بعد از آن و همزمان با حدف پست نخست وزیر از قانون اساسی، او نیز ترجیح داد با دنیای سیاست خداحافظی کند و راه هنر و دانشگاه را در پیش بگیرد.

میرحسین بارها از سوی جریان موسوم به چپ برای حضور در انتخابات دعوت شد که هر بار با جواب رد وی روبرو می‌شدند. در جریان انتخابات سال ۷۶، جریان چاپ بسیار تلاش کرد تا او را متقاعد کند تا در این انتخابات حضور پیدا کند اما نخست وزیر دوران جنگ این پیشنهاد را نپذیرفت تا خاتمی جایگرین وی شود. سال ۸۴ نیز بسیاری تلاش کردند تا او را متقاعد کنند که وارد کارزار انتخاب شود که بازهم با جواب منفی وی روبرو شدند. این جواب‌های منفی باعث شده بود تا همه به یقین برسند که میرحسین دیگر به صحنه سیاسی بازنخواهد گشت اما انتخابات سال ۸۸ خط بطلانی بود بر این تصورات و میرحسین بعد از خداحاظی ۲۰ ساله باز هم به صحنه سیاست ایران بازگشت و در انتخابات سال ۸۸ شرکت کرد که حضور او با حواشی زیادی همراه بود و باعث که او بعد از بازنشستگی به این یکی از نام‌های همیشه سیاست ایران تبدیل شود.

 از خداحافظی سیاسی تا آغاز فتواهای جنجالی

آیت‌الله بیات زنجانی هم راه موسوی اردبیلی را پیش گرفت و راهی قم شد تا لباس مرجع تقلیدی به تن کند و لباس سیاست را از تن به درآورد. آیت‌الله بیات از اول انقلاب با رای مردم راهی مجلس شورای اسلامی شد و در دوره دوم مجلس عهده دار نایب رئیس هاشمی رفسنجانی شد.

بعد از پایان دوه سوم مجلس شورای اسلامی که ریاست نیمی از آن به عهده هاشمی و ریاست نیمی دیگر از آن به عهده مهدی کروبی بود، راهی قم شد و تدریس درس خارج فقه خود را آغاز کرد. او بسیار تلاش کرد تا نام خود را به عنوان یکی از مراجع تقلید در جامعه مطرح کند و در همین رابطه رساله علمی نیز منتشر کرد. بسیاری بیات زنجانی را به خاطر فتواهای او می‌شناسند که نوشیدن آب در شرایطی خاص توسط روزه دار، آخرین مورد آن بوده است.

بیات زنجانی را این روزها به عنوان مرجع تقلید اصلاح طلبان در کنار موسوی اردبیلی و یوسف صانعی می‌دانند.

روزهای پرحضور تا روزهای بی فروغ

در کنار اسامی مطرح شده، عبدالله نوری دیگر سیاستمدار ایرانی است که این روزها از فضای سیاست ایران اعلام بازنشستگی کرده است و تنها در چند زمانی به اظهار نظرهای سیاسی می‌پردازد.
عبدالله نوری بعد از استیضاح و برکناری از وزارت کشور دولت خاتمی راهی شورای شهر تهران شد و دست به انتشار روزنامه خرداد زد. این روزنامه پس از مدتی توقیف شد. و عبدالله نوری به دادگاه ویژه روحانیت فراخوانده شد و پس از چندین جلسه محاکمه و دفاع، و بنابر اتهام‌هایی مانند توهین به مقدسات، نشر اکاذیب، اقدام بر علیه امنیت ملی و نظایر اینها، در دادگاه ویژه روحانیت محاکمه و به ۵ سال زندان محکوم گردید. مرگ برادر باعث آزادی وی شد و پس از آن، نوری گوشه نشینی را به حضور در صحنه سیاست ترجیح داد.

شاید در روزهایی که عبدالله نوری در صحنه سیاسی ایران حضور فعالی داشت و هم نمایندگی مجلس را تجربه کرده بود و هم وزارت کشور را، هیچ کس این آینده را برای او تصور نمی‌کرد که از دنیای پر حضور به روزهای بی فروغ برسد.

همچنان خاموش و پشت پرده

دیگر فردی که می‌شود از وی به عنوان بازنشسته سیاسی نام برد، موسوی خوئینی‌هاست. او خود اعلام بازنشستگی نکرده است، اما چندسالی است به ویژه بعد از حوادث سال ۸۸، گوشه نشینی را به فعالیت‌های سیاسی ترجیح داده است.

پدر معنوی دانشجویان خط امام تسخیر کننده لانه جاسوسی آمریکا، که در کارنامه خود نمایندگی مجلس، نمایندگی مجلس خبرگان رهبری، سرپرستی صداوسیما و دادستانی کل کشور را در کارنامه خود دارد، در طول دوران فعالیت‌های سیاسی خود سعی کرده است از خود تصویری متفاوت تر از دیگر سیاستمداران ایرانی بوجود آورد. او بعد از سال ۶۸ سعی کرد در پشت صحنه باشد تا در صحنه، و همین وجه تمایز وی با دیگر سیاستمداران ایرانی است.
همین رفتار او باعث شده که اصول‌گرایان به او لقب مرد پشت پرده سیاست اصلاح طلبان بدهند. اما موسوی خوئینی‌ها این روزها به یک بازنشستگی اجباری تن داده است و حتی کمتر اظهار نظر سیاسی می‌کند و ترجیح می‌دهد که همچنان در سکوت و به چراغ خاموش حرکت کند.

بازنشستگی یا قهر سیاسی

در کنار این افراد می‌شود از هاشمی رفسنجانی هم نام برد که بارها اعلام کرده است علاقه دار از سیاست کناره گیری کند که بنا بر مصالح کشور از آن خودداری کرده است. رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در این مورد گفته است:« «آرزو دارم بازنشسته سیاسی شوم، اما می‌ترسم این بازنشستگی را قهر سیاسی برداشت کنند.» شاید بازنشستگی احتمالی هاشمی می‌توان تبدیل به ماندگار ترین کناره گیری سیاسی در ایران شود.
باید دید در سپهر آینده ایران چه کسانی طعم خداحافظی را تجربه خواهند کرد و به جمع بازنشستگان سیاسی خواهند پیوست.

Share