مهدی زارع درخشان

ظلم به جوانان در وزارتخانه ی اشتباهی

ورزش و جوانان، وزارت خانه ای که معلوم نیست چه روزیدچار تغییر خواهد شد؟ از هشتم دی ماه ۸۹ که مجلس با استدلالاتی عجولانه، غیر منطقی وخلاف نظر دولت و کارشناسان، دو سازمان ملی جوانان و تربیت بدنی را با هم ادغام کرد؛ پروژهبازگشت یا تغییرات بنیادی در این وزارتخانه تازه تاسیس، از بدو تولد […]

ورزش و جوانان، وزارت خانه ای که معلوم نیست چه روزیدچار تغییر خواهد شد؟ از هشتم دی ماه ۸۹ که مجلس با استدلالاتی عجولانه، غیر منطقی وخلاف نظر دولت و کارشناسان، دو سازمان ملی جوانان و تربیت بدنی را با هم ادغام کرد؛ پروژهبازگشت یا تغییرات بنیادی در این وزارتخانه تازه تاسیس، از بدو تولد رقم خورد.Untitled-1

جدا از آنکه برای نگارنده اصلا قابل تصور نیست که چگونه به ذهن نمایندگان محترم رسید که دو واژه جوانان و ورزش – که عمدتا به عنوان ورزش قهرمانی بهآن نگاه می شود –  با هم مترادف یا دارای اشتراکات فراوانی هستند اما عملکرد چندساله این وزارت خانه نوپا نشان از نادرست بودن تشکیل این وزارتخانه با دو حوزه کاری متفاوت دارد.هرچند باید گفت نیت نمایندگان در تشکیل این وزارتخانه خیر بوده و بدنبال طرحی برای ارتقاء و سلامت ورزش بودند امادر این میان حوزه جوانان که نیاز بیشتری به برنامه ریزی و مدیریت دارد، نسبت به ورزش مظلوم تر واقع شده و کفه ترازوی فعالیت های وزارتخانه، به سمت ورزش سنگینی محسوسی داشته و حوزه جوانان ضرر بسیاری را در این آزمون وخطا متحمل شده است.

 وقتی  در ۲۶ آبان ماه امسال گودرزی بعنوان اولین وزیر ورزش و جوانان دولت تدبیر و امید توانست از مجلس رای اعتماد بگیرد با کمی تدقیق در باب اظهارنظرات براحتی می توان تصور کرد که حوزه جوانان نگوییم بیش از پیش، حداقل به همان شکل چندسال گذشته خود مغفول خواهد ماند؛ چراکه وزیر فردی کاملا ورزشی ست و نگاه های همگان در عرصه سیاست نیز به این حوزه معطوف است. نکته جالب توجه وگفتنی این  است وقتی برای  این وزارتخانه سه گزینه به مجلس ارائه شد و وزرای پیشنهادی نتوانستند رای اعتماد لازم را از مجلس بگیرند.اعتراضات زیادی به مجلس شد که چرا نگذاشتند ورزش کشور رئیس خود را بشناسد، که این موضوع  به وضوح در مباحث سیاسیون، ورزشی ها و بالاخص رسانه ها متاسفانه، مشهود بوده و اصلا انگار نه انگار  حوزه جوانان چندسالی ست که بی صاحب شده و متاسفانه دغدغده بهبود برنامه ریزی و عملکرد در این حوزه نیز خیلی وجود ندارد. این درصورتی است که اولویت اصلی باید حوزه مسائل و مشکلات جوانانی باشد که آینده داران این مرز و بوم اند و با جنگ نرم موجود از سوی دشمن، باید بیش از نیاز طبیعی به آن پرداخت.

شاید این بحث مطرح شود که وزارت ورزش، وزارتخانه ورزش قهرمانی نیست و اصلا اولویت با ورزش همگانی ست که در جواب باید گفت: فعالیت های سازمان تربیت بدنی و بعد وزارتخانه ورزش و جوانان بیشتر ناظر به ورزش قهرمانی بوده و هست و هرچند با وجود تاکیداتی در چندسال اخیر بر همگانی و فراگیر کردن ورزش که به نتایجی هم منجر شده اما هیچکس بصورت جدی از سازمان سابق یا وزارتخانه فعلی سوال نکرده که مثلا: جایگاه ما در ترویج ورزش همگانی چیست و کجاست؟ بلکه همواره تاکید بر جایگاه ما در المپیک، بازی های جهانی و آسیایی، مدال های حاصل شده، دعواهای مربوط به سیاستزدگی در ورزش وفساددر ورزش که همگی قطعا معطوف به ورزش قهرمانی ست مورد بحث بوده_ مانند همین دعوای فساد اخیر در فوتبال_پس جای شکی باقی نمی گذارد که اهمیت ورزش قهرمانی در این ساختار، جایگاه ویژ های دارد. ضمن اینکه هیچکس سخت نگرفت که وزیر فعلی چقدر برنامه اش بر ساختار همگانی کردن ورزش است و چه مقدار بر ورزش قهرمانی؟ این در حالی ست که دیگر انتظار بیهوده  مبنی بر نگاه به مسائل جوانان را کنار گذارده ایمبدین علت که  سوابق وزیر محترم همه ورزشی ست و ارتباطش با قشر جوان، فقط دانشگاهی بودن ایشان است که آن هم باز معطوف به ورزش می باشد.البته شاید نکته ای در این باشد و اینست که؛ در کشوری با جمعیت جوان بسیارکه آینده این مملکت نیز به دست همین جوانان رقم خواهد خورد جوان ایرانی را فقط می توان با ورزش و آن هم از نوع قهرمانی هویت دادو تربیت کرد و این جوان نیاز به آموزش و محتوای دیگری ندارد.

خالی از لطف نیست جهت گوشزد مسئولین محترم یادآوری شود، وقتی از رهبری در مورد وظایف جوانان سوال کردند، ایشان انتظار معروف خود را بیان کردند که:”تحصیل، تهذیب و ورزش”. شاید بتوان گفت اولویت کاری مسئولین برای تربیت جامعه جوانباید همین باشد و بنا برنظر نگارنده نیز می بایست همین باشد و بر این اساساولا،نیاز یک جوان ایرانی همه در ورزش خلاصه نمی شود. ثانیا،  اولویت با مقوله ورزش نیست و با توجه به بعد ورزش قهرمانی در ساختار سازمان سابق و وزارتخانه فعلی، از هر طرف که نگاه کنی آب این دو مقوله باهم به یک جو نمی رود.

در این سخن باید گفت که اولا، مجلس محترم باید نگاهی به عملکرد چندساله و محدود وزارتخانه ورزش و جوانان داشته باشد و با مطالعه آمارها و کیفیت فعالیت ها ارزیابی درستی بدست آورد؛ در صورت نیاز به تغییر، در این مورد دست به کار شود و درصورت عدم نیاز، افکار عمومی وجامعه ی  نخبگانی  را، از فواید تشکیل وزارتخانه نوپا مطلع نماید و گزارشی را در این باب منتشر نماید.هرچند که زمزمه هایی در باب تغییر شرایط موجود شنیده شد و آنچه مشخص است نمایندگان محترم نیز دریافته اند که وزارتخانه مذکور از ابتدا اشتباهی بوده و باید اصلاح شود اما فعلا که کاری عملی صورت نگرفته است.

ثانیا، توصیه به وزیر محترم و جدید این وزارتخانه جناب آقای دکتر گودرزی نیز این است که زیر بار سیاسی کاری ها نرود و در صورت عدم توان فعالیتدر دو رویکرد مختلف که انصافا و حقا، حوزه جوانان با پیچیدگی هایش در تخصص ایشان نیست. تن در ندهد و امور جوانان را در صورت عدم توانایی به صورتپفکی و گزارش کاری دنبال نکند و حداقل پیشنهاد هرچه زودتر خود را درباره جدایی دوباره این دو سازمان به دولت و مجلس اعلام نماید؛ چراکه در این صورت باقیات و صالحاتی برای دنیا و آخرت خود بجا گذاشته و در صورت انجام ندادن اینکار و عدم موفقیت در برنامه های مربوط به جوانان، حتی در صورت موفقیت چشمگیر در زمینه ورزش قهرمانی وورزش همگانی باید در روز وعده داده شده در پیشگاه الهی پاسخگو باشد.

امید می رود که در دولت تدبیر و امید با توجه به مشکلات بسیاری اعم از اشتغال، ازدواج، مسکن، اوقات فراغت و مسائل مربوط به شکل گیری هویت یک جوان ایرانی متدین نگاهی متدبرانه به مسائل مهم مملکتی شود ودر این موضوع بخصوص، رسیدگی مسئولین دولتی به مشکلات جوانان با دید کارشناسی تر و سرعت بیشتری صورت گیرد.

مهدی زارع درخشان-  دانشجوی کارشناسی علوم اجتماعی دانشگاه گیلان

Share