در یک برنامه تلویزیونی تشریح شد:

ناگفته‌های احمدی‌مقدم از ماجرای کهریزک

“در ادامه نامه نوشته بودم در هر صورت اگر جنابعالی صلاح بدانید در این حوادث اخیر بنده مسولیت هر آنچه که اتفاق افتاده، اعم از اینکه ناجا کرده یا نکرده را می پذیرم، شما من را برکنار کنید تا غائله بخوابد.”

به گزارش دیارمیرزا و به نقل از تسنیم، برنامه شناسنامه این هفته با حضور سردار اسماعیل احمدی مقدم (رئیس پلیس کشور) و با اجرای محمد حسین رنجبران از شبکه سه سیما پخش شد.

احمدی مقدم در ابتدای مصاحبه تلویزیونی خود راجع به فعالیت های انقلابی خود گفت:«وقتی انقلاب شد من حدوداً ۱۷ ساله بودم اما به دلیل حضور در خانواده ای که با جریان مبارزه آشنا بود، با این مقوله آشنا بوم. ۱۹ دی سال ۵۶ که اهانت داریوش همایون به حضرت امام باعث شروع قیام مردم قم شد، یکی از دوستانم را که برای طلبگی به قم رفته بود را دیدم و به دلیل فضای خوبی که در قم بود، مدتی در مدرسه غدیریه مهمان او بودم.»ahmadi moghadam

وی ادامه داد:«آن زمان من در مقطع سوم نظری تحصیل می کردم تصمیم گرفتم ترک تحصیل کنم و به قم بروم. از ابتدای سال تحصیلی ۵۷ هم درس علمی را اول در مدرسه رضویه و بعد در مدرسه حقانی آغاز کردم. در همان دوران ما کار انقلاب را تعقیب می کردیم. آیت الله شهید بهشتی، آیت الله جنتی و مرحوم شهید قدوسی هیات مدیره مدرسه را تشکیل می دادند و فضای مدرسه از این جهت خیلی زنده و شاداب بود. در داستان ورود حضرت امام به ایران هم ما جزو کمیته انتظامات استقبال بودیم.»

احمدی مقدم در مورد اولین مسولیتش در انقلاب هم گفت:«من در کمیته محل فعالیت می کردم. اردیبهشت ماه بود که هسته کوچکی از سپاه به وجود آمده بود و از آنجایی که مناطق مختلف کشور وضعیت امنیتی مناسبی نداشت به سپاه رفتم و در آنجا فعالیت کردم.»

اسماعیل احمدی مقدم چطور از نیروی انتظامی سردرآورد، این سوالی بود که رنجبران از رئیس پلیس کشور پرسید و احمدی مقدم اینطور پاسخ داد:«اینکه انسان برای زندگی اش نقشه راه بکشد خیلی خوب است اما تعداد بسیار اندکی از انسان ها هستند که می توانند تا انتهای مسیر در همان نقشه راه بمانند و در همان مسیر حرکت کنند. من هیچ وقت فکر نمی کردم طلبه بشوم، اما طلبه شدم. اصلاً فکر نمی کردم نظامی شوم، ما آمدیم در سپاه کمک کنیم، چند بار به دلیل تعطیلی حوزه حضورم در مناطق مختلف کشور و همراهی با سپاه تمدید شد، یک بار به یکی از دوستان که عازم قم بود گفتم از آقای جنتی بپرسید تکلیف ما چیست، بمانیم یا به حوزه برگردیم که آقای جنتی پاسخ داده بودند اگر آنجا به حضور شما نیاز هست،تکلیف این است که بمانید و نباید برگردید. بعد از آغاز جنگ با خودم نیت کردم که تا جنگ هست به دنبال کار دیگری نروم.»

وی ادامه داد:«بعد از جنگ هم نیت نظامی گری نداشتم اما حضرت امام بعد از جنگ پیامی صادر کردند و تکلیف کردند کسانی که که رزمنده بودند، در این کسوت باقی بمانند. پیام امام باعث شد من و خیلی از افراد دیگر که شرایط شبیه به من داشتند و می خواستند به فعالیت قبل از جنگ خود بازگردند، تسلیم شویم و در سپاه بمانیم. سپاه در آن ایام قانون مدونی نداشت و بعد از مدتی قانون آن در مجلس به تصویب رسید و درجه ها مشخص شد.»
احمدی مقدم افزود:«مقام معظم رهبری در اوایل رهبری خود جلسه ای با نخبگان سپاه برگزار کردند و طی آن نقشه راه را مشخص کردند. در واقع ایشان کار را محکم تر کردند و به کسی اجازه ترک سپاه را ندادند. البته همین الان هم نظر ایشان همینطور است. در آخرین ملاقاتی که با ایشان داشتم، ایشان فرمودند نیروهای انقلاب نباید به دیوار بازنشستگی بخورند و باید آن ها را حفظ کنیم. حضرت آقا از ابتدا تاکید داشتند که نیروهای انقلاب باید هسته اصلی قدرت دفاعی و امنیتی کشور باشند.»

رئیس ناجا با بیان اینکه حضورم در نیروی انتظامی یک حادثه بود، گفت:«اواخر سال ۷۱ بود که یک بار به ناجا آمدم. آن موقع مسولیت من در لشکر سه ویژه شهدای شمال غرب و قرارگاه حمزه به پایان رسیده بود. حساسیت تنفسی شدیدی که برایم ایجاد شده بود باعث شد برای درمان به تهران بیایم. وقتی به تهران آمدم شهید صیاد گفت آقا به من ماموریت ارزیابی توان رزمی نیروهای مسلح را محول کردند، بیا و شش ماه به ما کمک کن. من هم قبول کردم و در کنار پیگیری مسائل درمانی، خدمت شهید صیاد بودیم.»

وی افزود:«آقای سیف الهی که فرمانده ناجا بودند در همان ایام من را صدا کردند و گفتند فلانی می آیی به ما کمک کنی؟ من گفتم آقای رضایی (فرمانده وقت سپاه) با این موضوع موافق است؟ گفتند بله من از پیش موافقت ایشان را گرفته ام، بیا و یک مدت به مت کمک کن. در نهایت از من خواستند به عنوان فرمانده دانشگاه علوم انتظامی فعالیت داشته باشم.از سال ۷۱ به مدت دو سال در دانشگاه علوم انتظامی بودم و بعد مجدداً به سپاه بازگشتم.»

احمدی مقدم ادامه داد:« سال ۷۷ به عنوان معاون هماهنگ کننده ناجا به نیروی انتظامی بازگشتم. حدود ده ماه هم در زمان ریاست آقای قالیباف در ناجا فعالیت داشتم اما چون از ابتدای ورود به ناجا گفته بودم سه سال بیشتر در این سمت کار نمی کنم، آقای قالیباف با رفتنم موافقت کردند و من به بسیج رفتم. در بسیج هم به عنوان جانشین نیروی مقاومت فعالیت کردم و بعد از یک سال به طور همزمان فرماندهی بسیج تهران را هم برعهده گرفتم.»

وی افزود:«سال ۸۴ آقای قالیباف کاندید ریاست جمهوری شده بود و آقای عبدالهی به عنوان سرپرست ناجا شده بودند. ۱۷ تیرماه بود که آقا من را احضار کردند. وقتی خدمت ایشان رسیدم عرض کردم چون ناجا را می شناسم ترجیح می دهم به ناجا برنگردم. اگر من مخیر هستم من ترجیح می دهم جای دیگری خدمت کنم، ایشان فرمودند نه، مخیر نیستید. من هم پذیرفتم و ۱۸ تیر ۸۴ مسولیت ما در نیروی انتظامی رقم خورد.»

سردار احمدی مقدم در بخش دیگری از مصاحبه خود با برنامه شناسنامه در مورد شاخصه های اصلی یک فرمانده ناجا اظهار داشت:«توان درک ماموریت و انجام وظیفه مورد انتظار اولین ویژگی یک فرمانده است. اما شما وقتی در جایگاه یک فرمانده قرار می گیرید، دغدغه اولتان حقوق نیروهایتان است. مامور سرچهار راه باید هم دلگرم باشد، هم آلوده نشود و هم با مردم با احترام و خوب برخورد کند. یا مثلاً مامور آگاهی خوب جرائم را کشف کند یا به طور مثال خلبان ما به خوبی هلیکوپتر براند.»

وی ادامه داد:«سال گذشته به عسلویه رفته بودیم، دیدم معاون هواناجای ما که بازنشست شده، به استخدام یکی از شرکت های هلیکوپتری درآمده. وقتی از او در مورد حقوق دریافتی اش پرسیدیم گفت حدود ۷ میلیون تومان. این درحالی بود که حقوقی که ما به او می دادیم بعید بود به ۲ میلیون تومان برسد. اگر یک قدم تر آنطرف تر برود و به شرکت های اماراتی و قطری برود، حقوق ۱۲ هزار دلاری دریافت خواهد کرد. بعد شما می خواهید به این خلبان بگویید خوب بپر، راضی هم باش!»ahmadi moghadam 1

احمدی مقدم افزود:«پس فرمانده ناجا کسی نیست که فقط بنشیند و پرونده های پلیسی را بررسی کند. دغدغه اول فرمانده نیروی انتظامی سلامت کارکنان، حقوق آن ها، معیشت کارکنان و منزلت اجتماعی ناجاست. یک زمانی فیلم هایی مثل مومیای ۳ ساخته می شد که پلیس و تجهیزات آن را مسخره می کردند که البته تا حدی واقعیت هم داشت اما امروز چهره نسبتاً مطلوبی از پلیس در رسانه ها ارائه می شود. البته ناید تصویری هم ارائه شود که باورپذیر نباشد.»

احمدی مقدم ادامه داد:«یکی دیگر از دغدغه های من ارتباطات وسیع ناجا با حوزه های مختلف است.»

رئیس پلیس ناجا در بخش دیگری از صحبت های خود اظهار داشت:«انتقاد را سازنده می دانم اما معتقدم نباید از یک حدی جلوتر برود که تخریب کننده شود. مثلاً یک ورزشکاری چاقو می خورد و این موضوع به مطالبه مردم، مطبوعات، نماینده های مجلس و… تبدیل می شود. اخیراً هم موضوع کشیدن چادر از سر یک خانم ناهی عن المنکر به عنوان مطالبه عمومی تبدیل شده. ما همیشه سعی می کنیم مطالبات را از تهدید به فرصت تبدیل کنیم.»

وی ادامه داد:«مثلاً در شرایط معمولی اگر بخواهید به سراغ قانون سلاح سرد بروید موفق نخواهید شد اما وقتی حادثه ای در این زمینه رخ می دهد که تبدیل به مطالبه عمومی می شود در قدم اول تلاش می کنیم مجرم را دستگیر کنیم تا به مردم بگوییم ناجا می تواند. در قدم بعدی هم تلاش خواهیم کرد خلاء قانونی را برطرف کنیم. در کل فکر می کنم مطالبه برای سازمان سازندگی در پی دارد. وقتی از یک سازمان مطالبه وجود نداشته باشد، سازمان تنبل و طلبکار می شود.»

رئیس ناجا با اشاره به ماجرای سال ۸۸ گفت:«آقای توکلی را که دوست خوب ما هم هست از یک جهت تحسین می کنم که دوستی و رفاقت سرش نمی شود (خنده). ایشان بعد از ماجرای کهریزک گفتند فرمانده ناجا باید به خاطر اتفاق کهریزک استعفا دهد. یک روز ماه رمضان که به نماز جمعه رفته بودیم، بعد از نماز همراه ایشان به مرکز پژوهش های مجلس رفتیم. آنجا گفتم من نمی خواهم هیچ حرفی بزنم و فقط چند کاغذ به ایشان دادم تا مطالعه کند.

آخرین کاغذ نامه ای بود که به صورت دستی برای حضرت آقا فرستاده بودم. در این نامه ضمن شرح ماجرای کهریزک نوشته بودم دوستان ما طوری از موضوع کهریزک متاثر شده اند که اصل دارند اصل داستان را فراموش می کنند. یعنی کسانی که فتنه را به راه انداخته اند تبدیل به مطالبه‌گر شده اند و ما بدهکار شده ایم.»

وی افزود:« در ادامه نامه نوشته بودم در هر صورت اگر جنابعالی صلاح بدانید در این حوادث اخیر بنده مسولیت هر آنچه که اتفاق افتاده، اعم از اینکه ناجا کرده یا نکرده را می پذیرم، شما من را برکنار کنید تا غائله بخوابد. در این نامه نوشتم که مطمئن باشید بنده هرگز از جنابعالی دلگیر نخواهم شد. من که نباید می گفتم من گفتم مرا برکنار کنید و ایشان نپذیرفتند.»

احمدی مقدم خاطر نشان کرد:« وقتی به منزل خانواده کسانی که جان خود را در کهریزک از دست دادند رفتم هم یکسری حقایقی را بازگو کردم و از این دوستان عذرخواهی کردم. همین باعث شد که این عزیزان مسیری را برای مطالبه حقوقشان انتخاب کنند که امروز طی کردند. وقتی به خدمت حضرت آقا رسیدم گفتم خدمت این دوستان رفته ام، ایشان فرمودند کارخوبی کردی، اما ای کاش زودتر این کار را انجام می دادی. البته در آن ایام خانواده ها به ما گفتند ما به شرطی با شما دیدار خواهیم کرد که دیدارمان رسانه ای نشود. ما هم موضوع را رسانه ای نکردیم و بعداً خودشان در دادگاه ماجرای دیدارمان را مطرح کردند. در این دیدارها من به این عزیزان گفتم که من هر کاری می توانم برای شما انجام دهم به جز اینکه فرزندتان را زنده کنم.»

فرمانده ناجا افزود:«ویژگی ایام فتنه همین است که حق و باطل به شدت مخلوط می شود و فضا مثل مه می شود. اگر راهدارها خوب کار نکنند، مسیر اشتباه پیموده خواهد شد و شرایط سخت خواهد شد. بنده اطلاعاتی را دارم که دوستان دیگر ندارند و وقتی از این موارد مطلع می شدند می دیدم که مواضع آن ها هم تغییر پیدا می کند. باید نه تند روی کرد و نه کندروی! ماه رمضان آن سال ما را هرجا افطاری دعوت می کردند، نمی توانستیم سر میز بنشینیم و همه در حال انتقاد و سوال از ما بودند. کم کم پرونده های کشته سازی درست شد و ما واقعاً مانده بودیم باید چه کار کنیم. اینقدر فشار زیاد شد که یک روز صبح که از خواب بیدار شدم، تفالی به قرآن زدم که داستان محاصره موسی توسط فرعون آمد. معنای آیه شریفه این بود که فرمان الهی این است که شما حمله کنید، فرعونیان شکست می خورند اما بنی اسرائیل می گویند تو می خواهی ما را به کشتن دهی. موسی وقتی دید بی اسرائیل به حرف هایش توجهی نمی کند گفت خدایا من خودم را به تو می سپارم. من حس کردم جوابم را گرفتم و بعد از آن هر کسی آمد با من بحث کند، گفتم من بحثی ندارم و همه چیز را به صاحب اصلی سپردم.»

وی ادامه داد:«یک روز سردار اکبری رئیس پلیس امنیت آمد و گفت خبر خوبی برایتان دارم و عاطفه امام و سعیده پورآقایی (کسانی که ادعا می شد توسط ناجا کشته شده اند) را پیدا کرده ایم. در واقع یک هفته نگذشت که همه این پرونده ها کشف شد و ورق به طور کامل برگشت. اینگونه مسولیت های سعه صدر و حوصله زیادی را می طلبد. البته من ادعا ندارم که صبر زیادی دارم اما خدا وقتی یک مسولیتی را به انسان می دهد به نوعی ظرفیت تحمل مشکلات را هم به او می دهد تا شرایط کمی تسهیل شود. اگر برای او کار کنیم، او هم به ما کمک خواهد کرد.»

سردار احمدی مقدم در پاسخ به این سوال که اگر مسولیت تصمیم سازی داشتید در موار مختلف مثل اعتیاد، حجاب، ماهواره و… چه تصمیماتی می گرفتید که موثر تر باشد گفت:«ما هیچ وقت نمی توانیم یک پاسخ قطعی برای مسائلی که بخشی از آن به انسان و رفتار او باز می گردد داشته باشیم. نمی توان انتظار داشت جامعه ای بی جرم و معصوم داشت و باید شرایط را نسبی بررسی کرد. باید شرایط امروز دنیا را ببینم. ارتباطات، جهانی شدن، ماهواره ها، اینترنت، وسعت رسانه ها و… مسائلی است که باید مد نظر باشد. شرایط بسیار پیچیده است اما آگاهی ها هم خیلی بالارفته اما همیشه بین جبهه حق و باطل جنگ وجود داشته.»

وی ادامه داد:«باید نگاهمان را تعدیل کنیم. بعضی ها خیلی تند می روند. آیا اینکه یک نفر برای امر به معروف اقدام کرده و درگیری به وجود آمده مساله ملی است؟ یا مثلا در مورد روزه خواری، عزیزان ما می گویند نیروی انتظامی با روزه خواری برخورد کند. فکر می کنید در تهران چند درصد روزه نیستند؟ ما روزانه ۳۰ درصد مسافر در تهران داریم که می توانند روزه نباشند. بچه ها وافراد سالمند و بیمار را هم به این آمار اضافه کنید، با این تفاسیر تقریباً نصف تهران روزه نیستند. با تمام این حرف ها شما در طول روز چند روزه خوار می بینید؟ تعداد انگشت شماری که بیشتر آن ها مشغول سیگار کشیدن هستند که وقتی به آن ها تذکر می دهیم می گویند ببخشید حواسم نبود. ما تذکرات لازم را می دهیم اما آیا پرداختن به این مساله موجب نمی شودعده ای فکر کنند که می شود روزه را خورد؟»

احمدی مقدم افزود:«فکر می کنم در کنار اینکه باید واقعیت ها را درک کنیم، نباید زود هم عقب نشینی کنیم. در جلسه ای که با آقای روحانی داشتیم هم به ایشان گفتم که آقای دکتر احمدی نژاد در موضوع ماهواره و حجاب همیشه با ما چالش داشتند. ما به دنبال چالش نیستیم اما فکر می کنم بهتر است نظام در این موارد تصمیم بگیریم. ما در نیروی انتظامی در تصمیم سازی کمک می کنیم اما سیاست گذار نیستیم و مجری سیاست های تعیین شده هستیم. این خوب نیست که دو-سه حرف از نظام بیرون بیاید و همه باید یک حرف بزنند.»

رئیس ناجا در مورد برخورد فیزیکی با موضوع ماهواره گفت:«قانون مبارزه با تجهیزات انتظامی چیزی است که در مجلس تصویب شده و ما باید آن را اجرا کنیم. این که به نیروی انتظامی بگویند تکلیف قانونی ات را انجام نده کار خوبی نیست، باید به مجلس بروند قانون را تغییر دهند یا یک مرجع قانونی بگوید این موضوع دیگر به نیروی انتظامی ربطی ندارد. ناجا در برابر جرائم مشهود بدون حکم قاضی باید مداخله کند. جایی که جرم آشکار و علنی است ما باید مداخله کنیم. ما به نیروهایمان گفته ایم نباید وارد واحد های مسکونی شوند. این ها هم دست ما را خوانده اند و ماهواره را روی بالکن خانه پیچ می کند. ما هم در این مورد محدودیت داریم. درباره جمع کردن به شکل نردبانی و راپل هم نظر مسولین نظام بود که یک مقدار باعث تخفیف نیروهای ناجا می شود و کار خوبی نیست.»

وی ادامه داد:« در موضوع امنیت اخلاقی موضع وسط است، این کار را انجام دهی یک گروه اعتراض می کند و اگر انجام ندهی گروهی دیگر اعتراضی شدید تر می کند. به نظر می رسد به یک تصمیم جامع و واحد برسیم که به نوعی در برگیرنده مطالبات ملی نیز باشد. باید قانون اساسی، فرهنگ عمومی و واقعیات جامعه را در نظیر بگیریم و در نهایت به یک نظر واحد برسیم. باید کاری کنیم که رضایت کلی در جامعه فراهم شود.»

رئیس پلیس ایران در بخش دیگری از مصاحبه تلویزیونی خود اظهار داشت:«از ابتدای انقلاب ما لباس نظامی به تن کرده ایم و عضویت و یا طرفداری از هر گروه سیاسی برایمان ممنوع بوده است. خوشبختانه تا الان هم کسی از ما سابقه از ما سراغ نداره که عضو حزب یا جریان خاصی بوده باشم. همه جریان ها و گروه های سیاسی کشور با ما در ارتباطند و ما با هیچ کس مشکلی نداریم. مثلاً جریان اصلاح طلبی در مجلس تا به حال علیه ما موضعی گرفته؟ نه چون رابطه خوبی با هم داریم.»

وی افزود:«در فتنه ۸۸ حمله زیادی به پلیس نشد، البته به پرونده هایی حمله شد اما به مجموعه نیروی انتظامی هجمه و حمله صورت نگرفت. ما همیشه تلاش کردیم در یک موضع قانونی و فراجناحی وظایف خود را انجام دهیم. مثلاً آقای تابش رئیس فراکسیون اقلیت مجلس هم رزم ما در جبهه بودند. از همان موقع ما با هم دوست هستیم. در ایام فتنه هم رابط ما بود و با هم تعامل داشتیم.»

احمدی مقدم اظهار داشت:«در روزهایی که در خیابان ها تظاهرات بود، وقتی جلسه ای داشتیم هیچ وقت نمی رفتم مسیر را دور بزنم و راه را دور کنم بلکه از میان جمعیت مسیرمان را طی می کردیم و همه هم دست تکان می دانند. ما در نیروی انتظامی تلاش کردیم طوری رفتار کنیم که به گروه یا جریانی منتسب نباشیم. گروه های سیاسی را کنار بگذارید. اینکه مسیحی حس کند ما متعلق به مسلمانان هستیم یا افراد سنی حس کنند که ما جانب شیعیان را می گیریم به معنای واقعی سم است.»

فرمانده ناجا در مورد تشکیل پلیس اقتصادی هم گفت:« این پلیس شکل داده شده، در پلیس آگاهی، پلیس مبارزه با قاچاق کالاو ارز و پلیس مبارزه با مفاسد اقتصادی وجود دارد. اما مفهمومی که ما در مورد پلیس اقتصادی دنبال می کنیم این است که این پلیس وارد وزارتخانه ها شود. زمانی که آقای دانش جعفری وزیر بودند خدمت ایشان رسیدم و گفتم ما حاضریم این پلیس را در وزارتخانه اقتصادی و دارایی تشکیل دهیم. ایشان به من گفتند نیروی روی دست مانده ای داری که می خواهی بفرستی اینجا؟ من در پاسخ گفتم نه، حقوق نیرو را من می دهم و شما فقط محل اسکان آن ها را مشخص می کنید و زیر نظر شما هم فعالیت می کنند تا به جرائم مالیاتی، گمرکی و… به شکل تخصصی رسیدگی کنند.»

وی ادامه داد:«در ریاست آقای مظاهری و آقای بهمنی در بانک مرکزی هم پیشنهاد تشکیل پلیس بانکی و استقرار آن در بانک مرکزی را هم ارائه کردم. این موضوع نیاز به قانون دارد و نیازمند تمرکز در مورد این جرائم هستیم. قوانین مبارزه با فساد و جرائم بانکی و اقتصادی و قاچاق باید تخصصی تر باشد.»

احمدی مقدم در پاسخ به این سوال که اگر حکم فرماندهی شما در ناجا تمدید نشود، چه عرصه ای را برای ادامه فعالیت انتخاب خواهید کرد، اظهار داشت:«بارها گفته ام که کار فرهنگی را دوست دارم و تا امروز هم این مسائل را رها نکرده ام. کار نظامی و امنیتی را هم به دلیل اینکه به آن عادت دارم و در آن موثر هستیم، دوست دارم. سال ۸۴ بعد از اینکه فرماندهی نیروی انتظامی به بنده محول شد اولین سوالی که خبرنگاران از من پرسیدند این بود که شما هم دوست دارید رئیس جمهور شوید؟ که من در پاسخ گفتم همین الان می گویم نه.چون اولاً خودم در این حد نمی دانم و بعد به کار حرفه ای خودم اعتقاد دارم و تلاش می کنم در این عرصه موفق باشم.»

وی ادامه داد:«انشالله اگر توفیق داشتم در همین حوزه امنیتی و انتظامی و کارهایی که جنبه اجتماعی دارد ادامه فعالیت خواهم داد.»

رئیس پلیس ناجا در مورد شایعاتی که راجع به باجناق بودن وی با احمدی نژاد مطرح است هم گفت:«ما هیچ نسبت سببی و نسبی با هم نداریم. یکی از ضد انقلاب ها در خارج از کشور این شایعه را به راه انداخت. بارها در این مورد از من سوال شده و من همیشه گفته ام که بنده با ایشان نسبتی ندارم.»

Share