در ایران چه خبر است ! بی هنران عیب مردان بزرگ گیلان گویند

به گزارش دیارمیرزا یکبار دیگر بازی ملوان و داماش بهانه ای شده برای عقده گشایی علیه گیلک ها، چندی پیش در جواب توهین های مسئولان تیم استقلال مطلبی را نوشته بودم و اعتراض کرده بودم به این فرافکنی ها. اما انگار اینبار صدا ها پر رنگ تر از همیشه است. اینبار اتحادشان علیه گیلان هماهنگتر […]

به گزارش دیارمیرزا یکبار دیگر بازی ملوان و داماش بهانه ای شده برای عقده گشایی علیه گیلک ها، چندی پیش در جواب توهین های مسئولان تیم استقلال مطلبی را نوشته بودم و اعتراض کرده بودم به این فرافکنی ها. اما انگار اینبار صدا ها پر رنگ تر از همیشه است. اینبار اتحادشان علیه گیلان هماهنگتر از همیشه است همه ما می دانیم که در ورزشگاه های ایران چه خبر است همه می دانیم که فحاشی جز جدایی ناپذیر فوتبال ما شده است و این که چرا به اینجا رسیدیم و بر ما چه رفت که اینگونه شدیم در این مطلب نمی گنجد و قطعا باید از دید جامعه شناختی به این منظر پاسخ داد و موضوع را واکاوی کرد. و علت این بیماری فراگیر در کشور را  پیدا کرد تا بتوان آن را درمان کرد.malavan-damash

اما سخنم چیز دیگری است. آنها که به ورزشگاه ها می روند خوب می دانند که مطلقا هیچ ورزشگاهی در ایران نیست که متاسفانه در آن فحش های رکیک و ناموسی سر داده نشود اما واقعا نمی توانم درک کنم که چه شده که این همه حساسیت و زوم روی گیلان وجود دارد. این بار موضوع بازی ملوان و داماش است و داستان خودساخته تندیس مرحوم قایقران. با پر و بال دادن به موضوعات حاشیه ای فرصتی کم نظیر برای تاختن به فرهنگ گیلان پیدا کرده اند البته باید در نظر داشت که ما متولیانی هستیم که خود حرمت امامزاده را خوب نگه نداشتیم و با خود آن کردیم که نباید می کردیم تا هر نام بی نامی قلمی بردارد و بر فرهنگ ما بتازد آنها که استقلال فرهنگشان از اعراب کمتر از ماست حالا زبان فرهنگ باز کرده اند! دوستانی که این چنین زبان به توهین قوم گیلک و دیلم گشوده اید باید بدانند در آن ۲۰۰ سالی که ایران در اشغال اعراب بود و قسمت بزرگی ار ایران زندگی مسالمت آمیزی با اعراب داشتند مردم گیل و دیلم پرچمدار ایرانیسم بودند و ایرانی گری را زنده نگه داشتند [ سنت مقاومت در برابر اشغالگران موضوعی تکراری در نوشته‌های نویسندگان و تاریخ‌نگاران محلّی و ملی‌گرا می‌باشد از جمله صادق هدایت، احمد کسروی، غلام حسین صادقی، محسن عزیزی. این‌ها گیلان را در طول تاریخ به گفته‌ی مینورسکی «پرچم‌دار ایران‌گرایی (ایرانیسم)» می‌دانند.(ویکی پدیا)] حالا آنها شده اند با فرهنگ و گیلانی ها بی فرهنگ! حال برای ما نسخه فرهنگی می پیچند که فلان چیز بد است فلان چیز خوب. این که فحاشی در محیط ورزشی بد است واضح است و اینکه این فحاشی در همه جای ایران وجود دارد واضح تر. شایسته قلم نیست که ژاژ گویی پیشه کند. اینکه قلم در مذمت فرهنگ فحاشی بگوید خوب است اما اینکه این وضع بهانه ای شود برای کوبیدن یک قوم خاص و زیر سوال بردن فرهنگ یک استان ۲.۵ میلیون نفری زشت تر.

متاسفانه از بی فرهنگی و بد فرهنگی امروز ایرانیان می شود چندین صفحه نوشت دروغ و ریا و کم فروشی و بد دهانی همه و همه در فرهنگ ما کم و بیش وجود دارد-همانطور که در همه کشورها وجود دارد-  اما اینکه بخشی از این را به یک قوم که سرآمد فرهنگ و تاریخ کشور است نسبت دهیم و گستاخانه و با بی ادبی بر آنها بتازیم تنها بذر کینه و نفرت می پاشد البته این بخش جدایی ناپذیر تاریخ است که بی هنران عیب مردان بزرگ گیرند تا خود را بزرگ وانمود کنند.

تاریخ گیلان نشان داده که هیچ بیهوده گویی را بی پاسخ نگذاشته است. اگر امروز ما رسانه پرنفوذی مانند شما نداریم تا پاسخ درخور بدهیم باکی نیست، بدانید در، همیشه روی یک پاشنه نمی چرخد و فردایی هم هست.

پا نوشت:

۱)دو نمونه از توهین های آشکار دو وب سایت معتبر کشور به مردم گیلان

فحش می دهیم پس هستیم!

به بهانه پایین کشیدن سردیس قایقران


۲)امیدوارم نماینده های محترم گیلان واکنش مناسبی نشان دهند

منبع:وبلاگ گیلان خبر

Share