اولین مصاحبه مفصل کریمیان بعد از مرخصی از بیمارستان: من بعد از برخورد با درخت بیهوش شدم/ افطاری بودم، خانه جواد کاظمیان/ از خانه که آمدم بیرون یک پراید افتاد دنبالم

من بعد از برخورد با درخت بیهوش شدم. صورتم پس از برخورد با شیشه خراش پیدا کرد و الان هم زخم است. راننده پراید می خواسته فرار کند که همسرم داد و بیداد می کند سایت گل- مهدی کریمیان بعد از یک تصادف وحشتناک و حضوری چند روزه در بیماریتان، به منزلش بازگشت تا دوران […]

من بعد از برخورد با درخت بیهوش شدم. صورتم پس از برخورد با شیشه خراش پیدا کرد و الان هم زخم است. راننده پراید می خواسته فرار کند که همسرم داد و بیداد می کند

سایت گل- مهدی کریمیان بعد از یک تصادف وحشتناک و حضوری چند روزه در بیماریتان، به منزلش بازگشت تا دوران درمان را پشت سر بگذارد. کریمیان در گفتگو با خبرنگار سایت گل ، اتفاقات را کامل تعریف می کند:« حقیقتش همراه همسرم برای افطار به خانه جواد کاظمیان رفته بودم. از خانه که امدم بیرون یک پراید افتاد دنبالم. هی فرمان را می داد سمت من و هی من می ایستادم. نمی دانستم چرا این کار را می کند و چکار باید بکنم. در نهایت هم ماشین را کشید سمت من و من هم مجبور شدم از جاده خارج شوم و با درخت برخورد کنم. فقط فهمیدم که سرم به شیشه خورد. همین . دیگر چیزی نفهمیدم اما همسرم شرح ماوقع رات به من توضیح داد»

هافبک تراکتورسازی در حالی که نمی توانست به درستی صحبت کند این حرفها را به زبان می آورد. حرفهایی که البته همسرش برایش تعریف کرده:« اینها را همسرم به من گفت. من بعد از برخورد با درخت بیهوش شدم. صورتم پس از برخورد با شیشه خراش پیدا کرد و الان هم زخم است. راننده پراید می خواسته فرار کند که همسرم داد و بیداد می کند. گریه کنان می گوید آقا این چه طرز برخورد با بازیکن تراکتورسازی است. راننده وقتی می فهمد مهدی کریمیان هستم نامردی نمی کند. برمی گردد و مرا تا نزدیکی های بیمارستان می آورد. من که بیهوش بودم اما اینها را همسرم تعریف می کند. او که مرا به بیمارستان می اورد دیگرفرار می کند. الان هم دنبالش هستند او را بگیرند .»

کریمیان در ادامه می گوید:« حین رانندگی حواسم بود که چه شکلی است و هنوز هم یک چیزهایی یادم مانده. قبل از اینکه با درخت برخورد کنیم او را می شناختم، او را که نه ولی چهره اش تقریبا یادم مانده. مسئولان بیمارستان هم گفتند در فیلم دوربین ها نگاه می کنیم تا چهره اش را پیدا کنیم. البته همسرم می گوید ما را تا داخل بیمارستان نیاورد که پیاده کند. خوشبختانه برای همسرم اتفاقی نیفتاد اما صورتم پاره شده و خراش پیدا کرده»

کریمیان از محبت مردم تبریز هم صحبت می کند:« باید از مردم تبریز تشکر کنم. آنها در این چند روز مرا شرمنده کردند. باید بتوانم لطف آنها را جبران کنم و فکر می کنم تنها راهی که دارم این است که تا اخر فوتبالم در تراکتورسازی بمانم. در حدود ۲۰۰۰ نفر از مردم در بیمارستان حاضر بودند و جویای احوالم شدند. خودم که به هموش نبودم اما خانواده ام اینها را به من می گویند. الان هم اگر دقت کنید کمی گیج هستم ولی باید به منزلم برمی گشتم. مسئولان حراست بیمارستان هم با توجه به ازدحام جمعیت مرا یواشکی از درب پشتی مرخص کردند. »

کریمیان از بازیکنان تراکتورسازی هم تشکر می کند که در این چند روز تنهایش نگذاشتند:« بازیکنان تراکتورسازی و کادر فنی تا دوشنبه ساعت ۶ کنارم بوند و بعد راهی اصفهان شدند. البته ۲ تا از دکترهای تیم کنارم ماندند تا بالای سرم باشند. پدر، پدر همسرم، عمویم و ۲ دوستم از بوشهر هم آمدند و باید از آنها تشکر کنم. »

اما وضعیت اتومبیل مهدی کریمیان. او در این وضعیت هم دست از شوخی برنمی دارد:« همسرم می گفت ماشین دیگر روشن نشده. البته فکر می کنم سمت راننده داغان شده اما اینها را ننویس تا افت قیمت پیدا نکند. جدا از شوخی باید بگویم که خیلی به خیر گذشت و همین که روی ۲ پا ایستاده ام خدا را صد هزار مرتبه شکر»

p

Share