آیا سعید امامی (اسلامی) مقصر فتنه ۱۸تیر بود؟+عکس

دیارمیرزا : با انتشار مطلب “از فتنه گری موسوی خوئینی ها تا اعتدال بخشی روحانی در فتنه ۷۸” در روز گذشته یکی از خوانندگان مطلب “بوتیا”، با نام صادق نظر داده بود: “آیا شروع این حادثه از طرح سعید امامی بود یا از منتشر کننده آن؟ قصه مثل آن کسی شده که خانه اش را […]

دیارمیرزا : با انتشار مطلب “از فتنه گری موسوی خوئینی ها تا اعتدال بخشی روحانی در فتنه ۷۸” در روز گذشته یکی از خوانندگان مطلب “بوتیا”، با نام صادق نظر داده بود: “آیا شروع این حادثه از طرح سعید امامی بود یا از منتشر کننده آن؟ قصه مثل آن کسی شده که خانه اش را دزد زده بود و همه آمده بودند از صاحب خانه و معمار و بنا و آهنگر و بقیه را مقصر میشناختند . صدای مالباخته در آمد که با انصافها یک نفر هم دزد را مقصر بشناسد.”

سلام

توضیح عکس: محمد قوچانی نویسنده مشهور روزنامه های زنجیره ای همان زمان فاش ساخت خطر این ریسک (انتشار نامه مجعول منتسب به سعید اسلامی) به اندازه ای بود که سعید حجاریان صلاح را در آن دانست که چنین بازی خطرناکی را به موسوی خوئینی ها بسپارد

حال به صورت کوتاه سعی در پاسخ به  شبهه این دوست عزیز داریم:

۱- طرح “اصلاح قانون مطبوعات” بر خلاف ادعای روزنامه های زنجیره ای مخالفت با آزادی بیان نبود بلکه این قانون درصدد برخورد با غوغا سالارانی بود که مطبوعات را کم هزینه ترین پایگاه برای دروغ پراکنی و شبیخون به شخصیت های نظام می دانستند.

قانون اصلاح مطبوعات دیگر اجازه نمی داد انتشار قصه ها و رویاهای ساختگی افرادی چون “اکبرگنجی” در مطبوعات وابسته، بدون هیچ پشتوانه مستدلی تحت عنوان “عالیجنابان خاکستری و عالیجناب سرخپوش”، کلیت نظام و امنیت ملی را با ادعاهای بی اساس قربانی اهداف حزبی کند.

۲- آنچه به عنوان سند محرمانه وزارت اطلاعات با تیتر درشت “سعید اسلامی پیشنهاد اصلاح قانون مطبوعات را داده است” در صفحه اول روزنامه سلام چاپ شد یک سند سرقتی و جعلی است.

یونسی وزیر اطلاعات دولت اصلاحات تاکید کرده بود این نامه مربوط به سعید امامی نبوده بلکه توسط از حوزه مشاورین وزیر خطاب به وزیر ارسال شده است. (نامه هیچ ارتباطی با مجلس نداشته است.) همچنین موضوع نامه نیر مربوط به قانون مطبوعات نبوده است.

بنا به گفته وزیر روزنامه سلام با حذف صدر و ذیل نامه به استفاده ابزاری از آن برای اهداف جناحی و سیاسی نموده است.

یونسی همچنین عمل روزنامه سلام را یک سرقت تلقی می نمود و انجام آن توسط اصلاح طلبان را نادرست می دانست.

۳- توقیف یک روزنامه با شکایت وزارت اطلاعات و مجلس (دو نهاد قانونی بر گرفته شده از رای مردم) یک موضوع حقوقی بود که تجدیدنظرطلبان آن را به یک موضوع سیاسی تبدیل کرد تا به اصطلاح خودشان اصولگرایان را از صحنه سیاسی حذف کنند.

احزاب چپ که به گفته محمدخاتمی رییس جمهور وقت هر روز یک بحران برای او می افریدند با کشاندن مطالبات جناحی خود به میان مردم براساس استراتژی فشار از پایین از دانشجویان سو استفاده کردند.

۴- آیا فتنه انگیزی و به آتش کشیدن اموال مردم و بیت المال توسط آشوبگران آن هم در زمان امتحانات دانشگاه راه حل مناسبی برای حذف یک جریان سیاسی توسط تجدیدنظر طلبان بود؟

آیا کشته سازی و انتشار مطالب کذب و تههیج کننده توسط روزنامه های زنجیره ای اقدام مناسبی برای تسویه حساب سیاسی جریانات سیاسی با مخالفانشان بود؟

۵- رهبر انقلاب در سخنان خود در فتنه ۱۸تیر۷۸ با خودی خواندن جریانات اصلاح طلب و اصولگرا می فرمایند:” آقایانى که سردمداران خطوط سیاسى و گرایشهاى سیاسى هستید، حالا برسید به این حرفى که ما مى‏گوییم شما خودیها وقتى سر قضایاى بیهوده این‏طور با هم درگیر مى‏شوید، دشمن سوءاستفاده مى‏کند؛ بفرمایید، این یک نمونه؛ دیدید دشمن چطور استفاده کرد؟! دیدید دشمن چگونه نیش خود را زد؟! این مسائل را کنار بگذارید.

 البته ما اصرار نداریم که همه یک طور فکر کنند؛ اما براى کار سیاسى و درگیرى سیاسى، حدّى قائل شوید و خطّ قرمزى بگذارید. بى‏حساب و کتاب با هم مبارزه نکنید که آن‏قدر مشغول شوید که به دشمن اجازه دهید این‏طور بیاید و داخلِ این میدانها بشود. سرِ این قضیه قانون مطبوعات و سرِ قضایاى گوناگون دیگر، چه جنجال و چه دعوایى به راه افتاد! همه‏اش مسائل خطّ و خطوط! براى چه؟ براى این که قانونى در مجلس تصویب مى‏شود! من به یک جریان سیاسى خاص اشاره نمى‏کنم؛ خطاب من به همه است. براى من، آن خطّ و این خط و هر خطّ سیاسى و سلیقه سیاسى دیگر، تفاوت نمى‏کند. براى من، مناط و ملاک، راه خدا و راه امام و راه اسلام و حفظ کشور و رعایت مصالح مردم و حفظ آینده کشور مطرح است. براى من فرقى نمى‏کند که فلان کس متعلق به خطّ «الف» است، فلان کس متعلّق به خط «ب» است. من به همه عرض مى‏کنم؛ شما هم هشیار باشید.”/دانا

Share