احمدی نژاد هسته‌ای، احمدی نژاد غیرهسته‌ای

موضوع انرژی هسته ای به نسبت جدید بودن دانش آن، در کشور ما قدمتی نسبتا دیرینه دارد به طوری که حتی پیش از انقلاب هم بحث هایی درباره آن وجود داشته است و اولین قرارداد ایران برای احداث و راه اندازی نیروگاه هسته ای بوشهر به قبل از پیروزی انقلاب اسلامی برمی گردد. در ابتدای […]

موضوع انرژی هسته ای به نسبت جدید بودن دانش آن، در کشور ما قدمتی نسبتا دیرینه دارد به طوری که حتی پیش از انقلاب هم بحث هایی درباره آن وجود داشته است و اولین قرارداد ایران برای احداث و راه اندازی نیروگاه هسته ای بوشهر به قبل از پیروزی انقلاب اسلامی برمی گردد.

محمود احمدی نژاد

در ابتدای انقلاب برخی معتقد بودند که وجود و گسترش انرژی هسته ای کار استکبار جهانی است و معایب و مضرات این انرژی نوین بیش از منفعت آن است، کما اینکه در برخی از روزنامه های آن زمان خبرها و مقاله هایی درباره همین موضوع به چاپ رسیده بود.

اما امروز روز دیگری است و بسیاری از مردم و تقریبا تمام مسئولان کشور به اهمیت دستیابی به فناوری هسته ای و منافع آن برای کشور واقفند.

البته برای ترویج این دیدگاه و جا انداختن این موضوع که انرژی هسته ای به صورت صلح آمیز آن نه تنها چیز بدی نیست بلکه محاسن بسیاری دارد و اینکه دانش هسته ای به تامین سوخت و انرژی محدود نمی شود بلکه مصارف بسیاری از جمله تهیه رادیوداروها دارد، دستگاه ها و مقامات مختلفی از نظام جمهوری اسلامی ایران دست به کار شدند و برای آن تبلیغات کردند، بطوریکه انرژی هسته ای امروز نه تنها نزد مسئولان بلکه در میان بسیاری از مردم نیز جزو منافع ملی کشور محسوب می شود.

یکی از کسانی که برای این موضوع تبلیغات زیادی کرد، محمود احمدی نژاد بود.

احمدی نژاد برای این منظور تلاش کرد تا موضوع انرژی هسته ای را در میان اقشار مختلف جامعه مطرح کند و در نتیجه تقریبا در تمام در سخنرانی های خود به مساله انرژی هسته ای اشاره می کرد.

احمدی نژاد از همان ابتدای حضورش در ریاست جمهوری نشان داد که علاقه خاصی به این موضوع دارد و آنقدر در این راستا حرکت خود را ادامه داد تا بسیاری از اقشار عادی جامعه نام او را همواره در کنار عبارت انرژی هسته ای قرار می دادند و به همین شکل هم بود که شعار «انرژی هسته ای حق مسلم ماست» به شعاری عمومی تبدیل شد.

در واقع این استراتژی جمهوری اسلامی ایران بود که بعد از فشارهایی که غرب در آن زمان به ایران وارد می کرد تا به سمت تعلیق فعالیت های هسته ای خود برود، نشان دهد که موضوع انرژی هسته ای تنها نزد دولتمردان و بطور کلی مسئولان نظام نیست بلکه عامه مردم نیز به اهمیت این موضوع واقفند و در واقع این مساله از یک حمایت عمومی برخوردار است.

برای نشان دادن این موضوع، احمدی نژاد بهترین انتخاب آن زمان بود تا انرژی هسته ای را موضوعی «مردمی» جلوه دهد و چه در داخل و چه در خارج از کشور، در این باب زیاد سخن بگوید.

بدین ترتیب بود که دولت نهم وقتی روی کار آمد، از همان اویل فعالیت خود از سیاست های هسته ای دولت های قبلی انتقاد کرد و همانند بسیاری از عرصه های دیگر، این عرصه را هم در دوران دولت های پیشین زیر سوال برد. کم کم شعار «انرژی هسته ای حق مسلم ماست»، شعار معروف طرفداران دولت و حتی فراتر از آنها شد و اینطور شد که این انرژی نوین جایی در دیپلماسی برای خود باز کرد، به اندازه کل مسایل دیگر خارجی کشور.

کم کم خبرهایی شنیده می شد که موضوع انرژی هسته ای به مساله ای فرا دولتی تبدیل شده است و احمدی نژاد نسبت به گذشته دخالت کمتری در ریز ریز اخبار آن دارد

چنین شد که هر جا محمود احمدی نژاد بود، سوال های هسته ای خبرنگاران داخلی و خارجی هم بود و چنین شد که انرژی هسته ای کاملا عرصه سیاست خارجی کشور را در ید خود گرفت؛ تا جایی که پافشاری ایران بر این عرصه ـ آن هم با ادبیات مخصوص به خود ـ منجر به واکنش بسیاری از کشورهای توسعه یافته بویژه کشورهای غربی شد. مسئولان کشور ما هم همواره دلیل این امر را چنین عنوان کردند که آنها (غربی ها) نمی خواهند ما به این فناوری ولو بصورت کاملا صلح آمیز دست پیدا کنیم.

کم کم خبرهایی شنیده می شد که موضوع انرژی هسته ای به مساله ای فرا دولتی تبدیل شده است و احمدی نژاد نسبت به گذشته دخالت کمتری در ریز ریز اخبار آن دارد.

این موضوع می توانست از دو جنبه درست به نظر برسد؛ اول اینکه برخی رفتارهای احمدی نژاد در داخل کشور و بازتاب های بین المللی آن موجب شده بود تا برخی اختلافات میان برخی مسئولان کشور بویژه سران قوا علنی شود و بدین ترتیب شاید مناسبتر بود که نظام نشان دهد موضوع انرژی هسته ای برایش فراتر از بحث این دولت و آن دولت یا این شخص و آن شخص است و چه اختلافی میان سران سه قوه باشد و چه نباشد، جمهوری اسلامی ایران موضوع انرژی هسته ای خود را با قوت پیگیری می کند.

محمود احمدی نژاد

از سوی دیگر کم کم مشکلات اقتصادی مردم بیشتر شد تا جائیکه به موضوع اول جامعه تبدیل شد و در این شرایط برخی می گفتند همه اینها به خاطر تشدید تحریم هایی است که به دلیل فعالیتهای هسته ایران اعمال می شود. بدین ترتیب گره زدن مشکلات معیشتی با موضوع انرژی هسته ای می توانست از اقبال عمومی این عرصه بکاهد.

در نتیجه احمدی نژاد که دوست داشت به نتیجه رسیدن چالش هسته ای در زمان دولت او یک امتیاز مثبت برایش محسوب شود و به عامه جامعه نشان دهد که این موفقیتها به خاطر وجود «احمدی نژاد هسته ای» بوده، کم کم می توانست پا را عقب بکشد تا اینطور نشان داده شود که مشکلات اقتصادی به دلیل تشدید تحریم هاست و تشدید تحریم ها هم به خاطر انرژی هسته ایست و انرژی هسته ای هم که مساله ای ملی و فرادولتی است و چندان به دولت مربوط نیست.

اینکه احمدی نژاد کمتر از قبل در صحبتهای خود به مساله هسته ای اشاره می کند و حتی در آستانه چند دور مذاکرات ایران و ۵+۱ کمتر به اظهارنظرها در این رابطه پرداخته، می تواند موید همین تحلیل باشد اما به هر حال هنوز هم خیلی ها نام این دولت را در کنار انرژی هسته ای به یاد می آورند و احمدی نژاد چه بخواهد و چه نخواهد، همانطور که در شیرین های این مساله شریک بوده است، باید در سختی های آن نیز شریک باشد.

حسین آشنا

Share