پیرامون وجه تسمیه عبارت «جذب حداکثری و دفع حداقلی» ...

جذب حداکثری، نه به هر قیمت!

دیارمیرزا:آیا شایسته است که بخواهیم با نشان دادن چهره هایی متبرج، مد روز و ظاهراً مدرن، انقلابمان را فراگیر جلوه دهیم؟! عظمت و بزرگی و شأن انقلاب اسلامی بیش از آن است که بخواهد چنین افرادی را حامی و هوادار خود نشان دهد و از ایشان استمداد بطلبد.

دیارمیرزا: «جذب حداکثری و دفع حداقلی» از جمله عبارات رایجی است که دائماً در حال تکرار و بازگو شدن است. در  این میان اما تآویل و تفاسیر متعددی از این عبارت استنباط می شود.
تشخیص کم و کیف پایبندی به جذب حداکثری و دفع حداقلی آنجائیست که بدانیم جذب و دفع همواره بر محور اصول و عقاید مشترک  شکل خواهد گرفت.
حال اگر بخواهیم انواع و اقسام آرا و افکار اعم از موافق، ممتنع، مخالف و حتی معاند و التقاطی را بنام جذب حداکثری، گردهم آوریم، طریقی ناصواب را برگزیده ایم!
این شیوه مواجهه در تمامی حوزه های سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و…، مصداق پیدا خواهد کرد.
جذب حداکثری زمانی راهگشا خواهد بود که افراد مجذوب، دست کم بر روی اصول کلی اتفاق نظر داشته باشند و هنجارها و بدیهیات را مراعات کنند.
بنابراین جذب، اتحاد و اتفاق نظر با افرادی که با اصول را زیر پا می گذراند و هیچ سنخیت و قرابت عقیدتی با هنجارهای مورد پذیرش اکثریت ندارد، غیر قابل قبول خواهد بود.

در این بین کم نیستند اشخاصی که به بهانه جذب حداکثری، باب ورود انحرافات و بدعت های فراوانی را در مسیر اصیل انقلاب اسلامی فراهم می آورند!
افرادی که روزی بعنوان دافع حداکثر و جاذب حداقل، انجام وظیفه می کردند، اینک نقش ریش سفید و مصلحت اندیش را عهده دار شده اند و ندای وحدت سر می دهند.
هنوز مواضع محافظه کارانه و مشی سکوت برخی از آقایان در غائله فتنه ۸۸ از یاد و خاطره ملت پاک نشده است. این در حالیست که اخیراً بعضی از آن برخی ها(!) از آن سوی دیوار افتاده اند و تنها عذرخواهی، اظهار ندامت و پشیمانی بازی خوردگان فتنه را کافی ندانسته و ضمانت موثقی نمی  دانند!
از این رو باید دقت داشت که در برخوردها نه شدید العمل بود و نه استراتژی تساهل، تسامح و مماشات را پیشه نمود، بلکه می باید در عین حساسیت و پایبندی به اصول انقلابی و اسلامی، رحمت و سعه صدر را سرلوحه قرار داد.
از سوی دیگر نیز باید از افراط و تفریط در عمل به جذب حداکثری و دفع حداقلی دوری جست و بهترین راهکار که همان حد واسط و اعتدال باشد را برگزید.

خلأ این نوع برخوردها در عرصه فرهنگی و اجتماعی به شدت احساس می شود.
بعنوان مثال سازمان عریض و طویلی همچون صداوسیما که وظیفه خطیر فرهنگسازی را نیز بر گردن دارد، طی راهپیمایی میلیونی مردم در ۲۲ بهمن سال جاری، اقدام به تهیه گزارش از برخی تیپ ها و چهره های بخصوص نموده بود که این خود جای تأسف دارد!
در یکی از این گزارش ها که از یکی از بخش های خبری شبکه اول سیما پخش می شد، دخترانی جوان با آرایش های زننده نشان داده می شد که از حفظ نظام و انقلاب سخن می گفتند!

 

ممکن است گزارشگر این گزارش با تمسک به عبارت «جذب حداکثری و دفع حداقلی» در جهت توجیه آن برآید؛ اما نکته ای که از نظر این گزارشگر پنهان مانده آنست که، به چه قیمت می باید جاذب حداکثر بود؟!
آیا شایسته است که بخواهیم با نشان دادن چهره هایی متبرج، مد روز و ظاهراً مدرن، انقلابمان را فراگیر جلوه دهیم؟!
عظمت و بزرگی و شأن انقلاب اسلامی بیش از آن است که بخواهد چنین افرادی را حامی و هوادار خود نشان دهد و از ایشان استمداد بطلبد.

 

جالب آنکه طی سالهای اخیر رسانه ملی آنقدر بر نشان دادن اینگونه افراد اصرار داشته که گویی شرکت کردن در راهپیمایی با ظاهری نامناسب و ناهنجار، نوعی امتیاز محسوب می شود!

این درست که ممکن است در پس ظاهر غیرموجه این افراد، باطنی پاک و معتقد به ارزشهای انقلاب نهفته باشد، اما اینکه بخواهیم در میان انبوه جمعیت بانوان محجبه و مومن، تنها بدنبال نشان دادن این عده قلیل باشیم، یقیناً به خطا رفته ایم./صراط

Share