نیاز مبرم سخنگوی جبهه پایداری به پرینت سخنان رهبر انقلاب

دیارمیرزا / این روزها وجه مشترک مواضع افرادی که برای کرسی ریاست جمهوری دندان تیز کرده اند، اتهام زنی و حمله به دولت است. از مصطفی پورمحمدی و منوچهر متکی و باقر قالیباف گرفته تا اکبر هاشمی رفسنجانی توپخانه شان را به سوی دولت نشانه رفته اند. این روند در انتخابات سال ۸۸ نیز قابل […]

دیارمیرزا / این روزها وجه مشترک مواضع افرادی که برای کرسی ریاست جمهوری دندان تیز کرده اند، اتهام زنی و حمله به دولت است. از مصطفی پورمحمدی و منوچهر متکی و باقر قالیباف گرفته تا اکبر هاشمی رفسنجانی توپخانه شان را به سوی دولت نشانه رفته اند. این روند در انتخابات سال ۸۸ نیز قابل مشاهده بود به گونه ای که مناظره بین ۳ کاندیدای مخالف دولت عملا به مناظره علیه سوم شخص غایب تبدیل می شد. حالا باید نام کامران باقری لنکرانی را هم به این لیست اضافه کرد. با این تفاوت که او علی رغم ادعای پایداری بر ولایت اصرار دارد گفتمان دولت را زیر سوال ببرد. آقای لنکرانی در مصاحبه اخیر خود با ارگان غیر رسمی جبهه پایداری در اظهاراتی قابل تامل گفتمان دولت دهم را هم جنس با گفتمان دولتهای اکبر هاشمی رفسنجانی و سید محمد خاتمی عنوان می کند و می گوید:« به نظر من یکی از آفاتی که به مرور در جریان دولت نهم و دهم شکل گرفته و الان شاید جلوه و بروزش یک مقدار بیشتر شده، این است که گفتمان این دولت که قرار بود تداوم گفتمان انقلاب اسلامی و تداوم ارزش‌ها و آرمان‌هایی باشد که امام در این کشور معرفی کردند و اساس انقلاب را تشکیل می‌داد و رهبری معظم انقلاب اسلامی هم همواره مطالبه‌گر آنها بوده‌اند، تبدیل به گفتمانی از جنس گفتمان‌هایی شد که قبلاً هم در دوران سازندگی حرف‌هایش را می‌شنیدیم و یک نقطه قوت برای دولت تلقی نمی‌شود.»

وی در ادامه مدعی می شود:«ما امروز می‌شنویم که گاهی در بعضی از جاها گفته می‌شود که ما مرهون حزب‌اللهی‌ها و مؤمنین نیستیم. گسستگی از این عقبه باعث می‌شود که بالاخره در تعریف‌ها و رویکردها اشکالات مهم پیش بیاید و انسان نتواند حتی در شعارها و نمادها تفاوت چندانی بین جریان سازندگی، جریان اصلاحات و بعضی از کسانی که امروز هم مسئولیت دارند، ملاحظه کند و این یک نقطه ضعف محسوب می‌شود.»

تباین صد در صدی
وزیر معزول دولت نهم درحالی گفتمان دولت دهم را به گفتمان سازندگی و اصلاحات تشبیه می کند که رهبر معظم انقلاب ۵ ماه قبل در آخرین دیدار خود با هیئت دولت فرمودند: «در این سالهائى که دولت نهم و دولت دهم بر سر کار بودند تا امروز، گفتمان انقلاب و ارزشهاى‌‌انقلاب و چیزهائى که امام به آن توصیه میکردند و ما آنها را از انقلاب آموختیم، خوشبختانه برجسته شده: مسئله‌‌ى ساده‌‌زیستى مسئولان، استکبارستیزى، افتخار به انقلابیگرى. یک دوره‌‌اى بر ما گذشت که اسم انقلاب و انقلابیگرى و اینها به انزوا افتاده بود؛ سعى میکردند به عنوان یک ارزش منفى یا ضد ارزش، از این چیزها یاد کنند؛ مقاله مینوشتند، حرف میزدند، گفته میشد. امروز خوشبختانه اینجور نیست، درست بعکس است؛ گرایش عمومى مردم و مسئولان کشور به حرکت انقلابى، جهتگیرى انقلابى، ارزشهاى انقلابى و مبانى انقلاب است…
خب، هر بیننده‌‌اى احساس میکند و مى‌‌بیند که تلاش دشمنان در مقابله‌‌ى با جمهورى اسلامى در این سالهاى اخیر، در همین شش هفت سال گذشته و بخصوص در این دو سه سال اخیر، بیشتر شده. به نظر من دو سه عامل تأثیر دارد که ما اگر بدانیم انگیزه‌‌هاى دشمن از کجا ناشى میشود، تکلیف خود را در برنامه‌‌ریزى‌‌هامان بهتر میفهمیم. به نظر من یکى از علل این دشمنى‌‌ها، همین پیشرفتهاى شماست؛ یعنى میخواهند این پیشرفتها کند شود. جمهورى اسلامى با داعیه‌‌ى اسلام‌‌خواهى، با داعیه‌‌ى مردم‌‌سالارى اسلامى، با داعیه‌‌ى رد و نفى مستدل لیبرال دموکراسى، براى تشکیلات استکبارى دنیا یک خطرى است. هرچه شما بیشتر پیشرفت کنید، این خطر براى آنها بیشتر خواهد شد. میخواهند جلوى این را بگیرند.
عامل دوم این دشمنى‌‌ها، زنده شدن شعارهاى انقلاب است. وقتى شعارهاى انقلاب کمرنگ شود، پنهان شود، آنها طبعاً بیشتر خوششان مى‌‌آید و چهره‌‌ى همراه‌‌ترى میگیرند؛ هرچه شما شعارهاى انقلاب را پررنگ‌‌تر کنید، آنها چهره‌‌شان عبوس‌‌تر و خصمانه‌‌تر میشود؛ این چیزِ طبیعى است»

همه چیز منفی است!
باقری لنکرانی در ادامه دولت دهم را متهم به عدول از اصول در سیاست خارجی، تساهل فرهنگی و مکتب سازی در برابر اسلام متهم می کند و می افزاید:« جنس انتقاد ما دقیقاً آنجاهایی است که دولت دهم شبیه دولت اصلاحات عمل کرده و در جنبه فرهنگی حرف‌هایی را زده است که آنها می‌زدند و مطالبی بوده است که آنها بیان می‌کردند و به‌نوعی به تساهل و تسامح و مکتب‌سازی در برابر مکتب اسلام و دوری از اصول در سیاست خارجی برگشته است.»

این درحالی است که رهبر معظم انقلاب در دیدار با جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، در خصوص شبهه قرار دادن ایران در برابر اسلام توسط دولت، فرمودند:« آقای احمدی‌نژاد واقعا نمی‌خواهد ایران را مقابل اسلام و برتر از آن قرار دهد؛ چرا که هیچ رئیس جمهوری به اندازه او از اسلام و آرمان‌‌ها و ارزش‌های اسلامی در سازمان ملل سخن نگفته و بنده با آنکه همواره به مسئولان انتقاد کرده ام اما انصافا او بود که نام امام زمان (عج) و حضرت زهرا (س) را در محافل بین المللی احیا کرده که البته این شرط کافی برای مسئولان نظام اسلامی نیست اما شرط لازم است.»

رهبر معظم انقلاب در همان دیدار درخصوص سیاست خارجی دولت تاکید کردند:« امروز وقتی رئیس جمهور یا مسئول ارشدی از دولت به خارج از کشور می‌رود، من نگرانی ندارم اما قبلا نگران بودم که مسئولان در خارج از کشور می خواهند چه بگویند؟ »

اما اوج حمایت های رهبر معظم انقلاب از سیاست خارجی دولت به سفر اخیر ایشان به خراسان شمالی باز می گردد. دکتر احمدی نژاد در سفر اخیر خود به سازمان ملل از سوی مخالفان داخلی خود به ارائه پیشنهاد مذاکره با آمریکا و عدول از اصول انقلاب اسلامی متهم شد. کار به جایی رسید که حسین شریعتمداری در توهینی آشکار رئیس جمهور را با عطاءالله مهاجرانی مقایسه کرد. رهبر معظم انقلاب در چنین شرایطی فرمودند: « خوشبختانه کشور در ادبیاتِ برخورد با دنیاى زورگوى مستکبر و غربى هم پیشرفتهاى خوبى داشته است. امروز مسئولین کشور ما در پشت میز مذاکرات گوناگون، در تریبونهاى گوناگون، وقتى حرف میزنند، حرفهاى پخته، جامع، جالب و درست زده می شود. یکى از بخشهاى درگیرى و میدانها و عرصه هاى پیکار، عرصه ى حرف زدن هاى بین المللى است.»

آقای لنکرانی سیاست های اقتصادی دولت را هم بی نصیب نگذاشته و مدعی شده است قرائت اقتصادی دولت به‌جای میل کردن به محوریت عدالت، به محوریت رشد اقتصادی میل کرده است! این مورد البته شاید به بی اطلاعی این طبیب علاقه مند به کرسی ریاست جمهوری از پیش پا افتاده ترین مبانی اقتصاد باز می گردد. ظاهرا باید برای کاندیدای جبهه پایداری توضیح داد که اساسا دعوای دولت و مجلس یر سر اجرای هدفمندی یارانه ها به این باز می گردد که دولت عدالت توزیعی و توزیع ثروت را بر تولید سرمایه مقدم می شمارد اما مجلس طرفدار تقویت تولید است و انباشت سرمایه را بر عدالت توزیعی ارجح می داند!

آزمون راستی آزمایی برای یک عدد عمار!
آنچه مسلم است اینکه کمترین تناسبی بین سیاه نمایی گفتمانی باقری لنکرانی با بیانات رهبر معظم انقلاب وجود ندارد. رهبر معظم انقلاب نه تنها گفتمان دولت دهم را همتراز با گفتمان دولت نهم توصیف می کنند و برگزاره تنازل گفتمانی دولت خط بطلان می کشند، بلکه علت افزایش دشمنی ها با دولت به خصوص در دو سه سال اخیر را پافشاری بیشتر دولت بر گفتمان انقلاب اسلامی عنوان می کنند. اما علت این عدم تناسب و تباین ۱۸۰ درجه ای چیست؟ چرا جبهه ای که مدعی است از بیشترین نزدیکی به دیدگاه های رهبر انقلاب برخور است، تلقی سخنگویش از گفتمان، سیاست خارجی و اقتصاد دولت دقیقا در نقطه مقابل دیدگاه های رهبر معظم انقلاب قرار دارد؟ شاید سخنگوی جبهه پایداری این مواضع رهبر معظم انقلاب را تا کنون مطالعه نکرده است و به همین دلیل به سان لجوج ترین مخالفان، دستاوردهای دولت دهم را زیر سوال می برد. شاید هم آقای لنکرانی تصور می کند اگر مواضع رهبر معظم انقلاب درباره دولت را تکرار کند، فلسفه وجودی جبهه پایداری زیر سوال می رود و لذا گریزی از سیاه نمایی نیست! هرچه هست، موضع گیری صد در صد متباین با دیدگاه های رهبر انقلاب، نمره مثبتی در کارنامه یک عمار به حساب نخواهد آمد بلکه به مثابه آزمون راستی آزمایی برای افرادی است که تنها هنرشان درشت نوشتن شعار ها و گل درشت سر دادن آرمان هاست.

آقای لنکرانی تاکید دارد که انتقادش به دولت از آن روست که گفتمانش شبیه گفتمان اکبر هاشمی رفسنجانی و سید محمد خاتمی شده است. او البته توضیح نمی دهد که اگر دولت به تفاهم گفتمانی با اکبرهاشمی رفسنجانی رسیده است، از چه رو در کانون بغض رئیس دولت سازندگی و کارگزارانش قرار دارد؟ به راستی اگر دولت دهم تنازلی در گفتمانش رخ داده از چه رو میزان دشمنی ها با آن به مراتب افزایش یافته و مطلقا به گذشته قابل مقایسه نیست؟ این همه هتاکی به دولت و شخص رئیس جمهور چه دلیلی دارد؟ رهبر معظم انقلاب پاسخ این پرسش را به صراحت داده اند:« خب، هر بیننده‌‌اى احساس میکند و مى‌‌بیند که تلاش دشمنان در مقابله‌‌ى با جمهورى اسلامى در این سالهاى اخیر، در همین شش هفت سال گذشته و بخصوص در این دو سه سال اخیر، بیشتر شده. به نظر من دو سه عامل تأثیر دارد… به نظر من یکى از علل این دشمنى‌‌ها، همین پیشرفتهاى شماست؛ یعنى میخواهند این پیشرفتها کند شود… هرچه شما بیشتر پیشرفت کنید، این خطر براى آنها بیشتر خواهد شد. میخواهند جلوى این را بگیرند.
عامل دوم این دشمنى‌‌ها، زنده شدن شعارهاى انقلاب است. وقتى شعارهاى انقلاب کمرنگ شود، پنهان شود، آنها طبعاً بیشتر خوششان مى‌‌آید و چهره‌‌ى همراه‌‌ترى میگیرند؛ هرچه شما شعارهاى انقلاب را پررنگ‌‌تر کنید، آنها چهره‌‌شان عبوس‌‌تر و خصمانه‌‌تر میشود؛ این چیزِ طبیعى است»

چه کسانی در بغض احمدی نژاد به تفاهم گفتمانی با هاشمی رفسنجانی رسیده اند؟
امروز عمارها در کانون حملات اکبر هاشمی رفسنجانی قرار دارند یا خود در کنار راس فتنه ۸۸ حمله به دولت را در دستور کار دارند؟ پاسخ به این پرسش نشان خواهد داد کسانی که از حب احمدی نژاد و مقابله با هاشمی رفسنجانی به دشمنی با احمدی نژاد رسیده اند، دچار تنازل گفتمانی شده اند نه دولت دهم. محمود احمدی نژاد در جغرافیای سیاسی سر سوزنی از جای خود تکان نخورده است؛ همچنان مورد بغض هاشمی رفسنجانی و چپ و راست است و برای بار سوم علیه او اجماعی گسترده تر از همیشه در حال تشکیل است. این مهم در حالی اتفاق افتاده است که مدعیان گفتمان سوم تیر از دوستی با منتخب سوم تیر به دشمنی با او رسیده اند و امروز در کنار هاشمی رفسنجانی دولت را هدف گرفته اند. ادعای مقابله امثال باقری لنکرانی با گفتمان دولت سازندگی بیشتر به شوخی شبیه است. بهتر است باقری لنکرانی فعلا برود و هرگاه یک هزارم یاران محمود احمدی نژاد مورد حمله و فحاشی کارگزاران قرار گرفت، آنگاه بازگردد!

Share